يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر شیوا شاکری پور(ساغر)
آخرین اشعار ناب شیوا شاکری پور(ساغر)
|
برو ای عشق رهائی تو رها
برو تا اوج بلندای خدا
جام خود را تو بزن جام به جام
نوش جان عیش تو و شرب مدام
برو آزاد شو از بند و قفس
برو از دست مده این دو نفس
توئی چون خون به رگ هستی من
توئی مینای می مستی من
توئی سر مطلع شعر و غزلم
توئی امید دل بی خبرم
برو ای ناب ترین باده برو
برو از پیش من ساده برو
رفتی اما تو به جان مهمانی
شافی درد من و درمانی
من زعشقت به خودم می بالم
همچو نی ناله کنان می نالم
سوز من آتش هجران تو است
درد من مایه درمان تو است
قلب من نقطه پرگار تو است
چشم من عاشق دیدار تو است
می روی من چو همی،سایه تو
خود درون تو و همسایه تو
برو ای عشق مبر از یادم
من به یادی ز تو هم دلشادم....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.