شعرای قدیم به احترام حضرت عشق ترانه می خواندند
محبت میسرودند
دنیا یشان پر از چهچه مرغان زیبا بود
آواز بلبل و تیهو و قمری و...
اما امروزه کلاغ ها حاکم آسمان شده اند
روز و شب زوزه می کشند
چه مصیبتی داریم ما
که باید جیغ گوش خراش کلاغی را تحمل کنیم
کلاغی ناخوانده
که از سرزمین کینه آمده
با خود نفرت سوغات آورده
تازه عجب سلامی میکند؟
چه سلامی؟ چه علیکی؟ چه کلاغی؟
می ترسم سنگش بزنم بمیرد
و بوی تعفنش فضای عطر آگین شعر را مسموم کند