سه شنبه ۲۲ آبان
شاه شطرنج يمني شعری از کریم لقمانی سروستانی
از دفتر s@rv نوع شعر عاشقانه
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۰:۵۴ شماره ثبت ۲۸۹۳
بازدید : ۱۳۸۶ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی
آخرین اشعار ناب کریم لقمانی سروستانی
|
زندگی چون صفحه ی شطرنج شد قهرمان درآن سراسر رنج شد همچوشه تنها شده درخانه اش هست اوترسان دراین کاشانه اش اوست پیشا پیش حیران ودوان چونکه اوسبقت گرفت ازدیگران اورقیبان کُشت وُخودپیشی گرفت با تظاهر نقش درویشی گرفت کیش گشته اوندارد سرپناه پشت سررابنگرد اوبي سپاه ترس ووحشت گشته درآن جسم وجان نیست اطرافش دگر یک سایه بان شاه تنهاشد درون کاخ خود حال پنهان است دران سوراخ خود همچوسیلابی شده آن دیده گان اشک میباردزچشمانش روان کاخ شاهی سوت وکوروُبی رمق خودشده چون بوف کوری بي دمغ شاه مانده بی وزیروُخودغریب خیل سربازان اسیرازاین فریب اسب زپا افتاده بی مهترشده فیل هم ازغصه احمق ترشده او شده یک قهرمان بی پناه بیم وُترس ازهمرهانِ بی وفا برج هم آوار گشته روبه او رخ ندیده داغ داری همچواو یادم آمد این مثال پرنشیب تاتوانی سُرمخوربرروی شیب گرنداری همدمی همراه خود چون علی تنها شوی باچاه خود دوستان رفتندوُاوتنهاشده غصه دارتخت وُبي همتاشده s@rv
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
Guest
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.