سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        22سالگی

        شعری از

        عاطفه فلاح

        از دفتر اشک ها و لبخندها نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ ۱۵:۲۶ شماره ثبت ۲۷۲۸۲
          بازدید : ۱۴۰۰   |    نظرات : ۳۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عاطفه فلاح

        22ســــال
        دو عدد مثل ِ هـم
        شبیه هـم...
        کــوتاه ...
        حروفش را می نویسم
        بیــست و دوســال ...
        باز هـم کم است
        بگذار اینگونه بگویم
        بیست ودو ســــال زندگی گذشت...!
        نه..
        باز هم نشد ...
        خلاصه ی تمام ِ این زندگی در هیچ حروفی نمی گنجد
        خلاصه ی بیست و دو سال غـم،با هیچ عددی شمرده نمی شود!
        شــاید بعد از امروز دوباره بخندم ..
        شاید لبخند هایم به توان ِ 2 برسد !
        و شاید غم ها دوتا،دوتا کم شوند از دلم!
        شاید تمام ِ شادی ها ضرب در 2 به قلبم هجوم بیاورند!

        22ســـــــال
        کاش یکی از این عددها نبود..
        تا بچـه ای 2ساله میشدم!
        با قهقهه های از تـَه ِ دل...
        با شادی های کودکانه...
        برق ِ چشمانی که از سـر ِ شوق پیداست!
        کــاش 2ساله میشدم!
        من هــنوز برای رسیدن به 2،دومی آماده نبودم !ِ



        93/3/24
         
        /پ.ن/
        ماه-بانوی-من گــاهی در تمام ِ فصل ها .. فصل دلهایمان پاییزی می شود ..
        خزان می شود ، برگ ریزان می گیرد این چشم ها ...
        دل می گیرد ، غصه میکارد در خودش ..
        جوانه می زنند غم ها...
        چشم ها هر شب می بارند به روی جوانه های پـُر غم ِ تنهایی ...
        حتی اگر هزاران هزار آدم دورو برت باشد .. تو باز زُل میزنی به گلدان ِ خالی ِ پُشت ِ پنجره ..
        بانو گاهی باید خودت بهار ِ خودت باشی .. خودت شکوفه بکاری روی لب هایت خودت بشکـُفی و زمستانی را ســَبز کنی بانو ...
        همه ی ما گاهی بیمار می شویم .. بیمار ِ غم ها ، اشک ها غصه ها ...
        93/3/18
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1