خلوت با خودم

گاهی آنقدر از خودت هم خسته ای
که از خودت حالت به هم میخورد
از خودت بد میگویی.....

آنقدر تند تند و با صدای بلند
که فکر میکنی با یکی در جدالی
فریاد میزنی
ولی نه از دهان
فریادی در درون
نه بر سر این و آن
بر سر خود

خوب که قیل و قال کردی
بر میگردی و به خودت نگاه میکنی
بر میگردی و میگویی
بیخیال
تا بود همین بود
آدم های موفق "مردم" پشت سرشان سخن میگویند
و بعد میخندی
و باز میخندی
و فکر میکنی شادی
و باز خودت را فریب داده ای
خود ، خود ، خودت را

خودت را فریب داده ای ، خود خـــَـــرت را





مجتبی ستوده | دی 91 | خلوت با خودم