يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر امير حسين اميريان .د
آخرین اشعار ناب امير حسين اميريان .د
|
روزها می گذرد
و من از پنجره کوچک
تنهائی خویش
به خیابان پر از خاطره و کوچه تنگ
و به هر کس که شبیه تو
در این رهگذر است
دیده می دوزم و نومید
به خود می گویم
< خبری از او نیست >
دیگر از ماندن در
چنبره خاطره ها
که مرا سخت به خود می فشرد
- بیزارم
باز می گردم و در دل
به تمام باورها
که مرا عاشق دیدار تو کرد
- بی صدا می خندم
دلم از پنجره و خاطره و کوچه گرفت
چشم می پوشم از این بس
به همه احساسم
که وفا نیز دروغ است ٬ دروغ
از تو هم می گذرم
- پنجره را می بندم
با سلام .من اين شعر را چون خيلي دوست داشتم از مجموعه شعر و قصه ايشان انتخاب كردم و نوشتم . شايد كسي ديگر هم بپسندد . ندا
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.