دوشنبه ۳ دی
شعری برای اول مهر ... شعری از عبدالحسین ستوده
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۱۸۶۴۰
بازدید : ۹۱۹ | نظرات : ۲۶
|
دفاتر شعر عبدالحسین ستوده
آخرین اشعار ناب عبدالحسین ستوده
|
کیفم کجاست؟! لنگه ی جوراب پاره هم
یک گوشه رفته و کز کرده مثل موش
ناخن بلند و پیرهنم پرچروک و آه
« این روزِ اول مهر است عقل و هوش ! »
مادر ! حواس مرا روزهای پیش
شاید کسی وسط خاب برده است
از بس امین به سرش زد نیامدن
اکرم گریست ! مرا آب برده است
بابا ! کجای قصه نشستی که تشنه ام
دارای تو انار ندارد و تاب نیست
بابا دلم گرفته و نان های زندگی
شوراند و خشک و خمیرند و آب نیست
شب هست و ماه صبوری که پشت ابر
هی جُم نمیخورد و تیره مانده است
اکرم به گیس سفیدش نگاه کرد
چشم امین به کجا خیره مانده است ؟!
بابا مرا برسان... نه ، خودت برو
خابٍ کثیف ! کودک من عاشقانه رفت
کودک ! چه واژه ی پاکی ! خدای من !
مهر و ترانه و شور و بهانه رفت .....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.