دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر بیژن آریایی(آریا)
آخرین اشعار ناب بیژن آریایی(آریا)
|
چه راهی بود،راه تنگ و دراز
رهی پر خطر،پر نشیب و فراز
نداری ادب،اینچنین راه توست
برایش خودت را نمایی درست
چو هر دم زدی گام با سُفلگان
که فردا چه داری امیدی از آن؟
سپردی همه روز و شب را براو
نمانده برای تو اکنون چنین ابرو
هر آنکس که دارد هُشُ رای و فَر
گراید همه تن به زیب ُهنر
همه عمر خود را به یکبارگی
برفت از دو دستت به بیچارگی
چو سازی تو با این روش هر زمان
نصیب تو گردد همیشه زیان
زمانه به تو می دهددرس ،با آب و تاب
ولیکن ز سستی تو هستی به خواب
کنون جان دل پند من گوش گیر
چو خواهی نگردی به دستش اسیر
سخن را تو قبل از بیان بر شمار
که خُرده نگیرد به تو روزگار
بیانت نما با حلاوت عجین
ز گلزار به،حرف دل را بچین
کلامت چو نرم و چو شیرین بود
همه جایگاهت خوش آیین بود
مرنجان کسی را تو با حرف سرد
نگوید سخن مرد نیکو به درد
چو خواهی بجویی بهین جایگاه
زیاران تو برگیر، یاری چو ماه
ز گفتار و کردار باشد نکو
برایش اگر راز داری بگو
(چه خوش گفت فردوسی پاکزاد)
که رحمت برآن تربت پاک باد)
(سخن بشنو و بهنرین گیر)
نگه کن کدام آیدت دل پذیر)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.