جمعه ۲ آذر
لیلای بی تکرار....... شعری از سامان سعیدی
از دفتر تاوان سکوت نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۲۱ شماره ثبت ۱۶۸۰۸
بازدید : ۷۴۲ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب سامان سعیدی
|
تو که از عشق لیلی ها برایم قصه میخوانی
کمی با من مدارا کن در این غوغای ویرانی
تو که سنگ صبور من کنار غصه ها بودی
چرا از آیه های یاس حدیث و روضه میخوانی
اگر بغضی ز من دیدی بده آغوش گرمت را
تو ماه آسمانم باش در این شبهای ظلمانی
هوای خانه پر درد است بمان دستان پر مهرت
طبیب و مرهمی باشد در این اوضاع بحرانی
هنوز یک حس زیبا هست که نزدیک است به نبض من
بگو در شهر دلتنگی تویی آن حس پنهانی
بخند دنیای شاد من نبینم که پریشانی
نبینم چشم و ابرویت شده غمگین و بارانی
مشو دلگیر از این مردم اگر روزی زدن حرفی
به چشم تو زیبایی مثال کعبه میمانی
تو یلدایی ز شور و عشق در این سرمای بدنامی
در این دریای طوفانی تو مروارید ایمانی
به زیر بارش غم ها برقص آهسته تر لیلی
تو ای لیلای بی تکرار تو ای بانوی ایرانی
اگر روزی نبودم من به یاد چشم و ابرویت
بدان جسم گنهکارم شده مدفون و زندانی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.