پنجشنبه ۲۹ آذر
هرچه بالاتر روم سرخم کنم – خوش خیالی شعری از کریم لقمانی سروستانی
از دفتر s@rv نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۲ ۲۲:۳۳ شماره ثبت ۱۶۵۸۷
بازدید : ۵۸۷ | نظرات : ۲۰
|
دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی
آخرین اشعار ناب کریم لقمانی سروستانی
|
کاش گلپونه بودم ، کنارجوی آب
تاکه بانیش قلم
گاه گاهی مینوشتی ،
خاطراتِ سبزوُرویائی من
مینوشتی . سبز هستم ، با طراوت چون بهار
گیسوانم داروی دردوبلا
ریزگلهایم ، حدیث عشق وٌمستی وسرور
بوی عطرم همچومعجون شفا
دوش من معبدگهِ پروانه ها
سایه ی کوتاه من جولان گه گنجشککان
پای درآبم ، برای رشدجان
لیک
هرچه بالاترروم سَر خم کنم
عاقبت هم برگ من
دست نااهلان پرپر میشود
غافلند !
ریشه ام درعمق، جاخوش کرده است
بازمیروید، شکوفامیشوم
**//**//**
میگساران ما به این میخانه ها آلوده هستیم
چونکه با رندان وباددیوانه هایکجا نشستیم
حال مارا کی بدانند ، کینه توزانِ زمانه
ما به تنهائی خود دراین سراپیمان ببستیم
شوق روئیدن نمانده تا که با گلها نشینیم
درنهالستان پرخاروخس ِ خشکیده رستیم
بس که تشنه درسراب بی مرادی هادویدیم
عارفان گویندکه عاشق پیشه گان بت پرستیم
شعله ی فانوس ما پت پت کند درکنج خانه
چونکه ازنامهربانیها ، چراغ دل شکستیم
قایق ماگل نشسته ،ساحلی خشک ونمک زار
خوش خیالی آفت جان گشته وُامید دستیم !
s@rv
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.