دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر رضا محمدی (شب افروز)
آخرین اشعار ناب رضا محمدی (شب افروز)
|
امشب ز شراب تو ، میخانه مرا جا شد
جانم به فدای تو، دل از تو تقاضا شد
از خود بگریزم من تا اینکه تو را باشم
در این دل آئینه نوری ز تو پیدا شد
ای همنفس خوبان ،ای خواهش محبوبان
من از تو طلب دارم آن دیده که سینا شد
پروانه صقت دل را از عشق تو بنمایم
آتش به دلی دارم کز عشق تو بر پا شد
دیدی که نمازت را با باده وضو کردم
من در تو و تو در من ، این معنی یکتا شد
مقصود تو می باشی از میکده و مستی
منظور تو می باشی چون حل معما شد
گفتند خطا کارم؟ باشد که خطا کردم
مشت من دلداده پیش همه کس وا شد
این زهد ریائی را در کعبه رها کردم
افسوس که حق بینی در میکده افشا شد
از کار شب افروزی می سوزم و می سازم
ممنون تو می باشم حکمم ز تو امضا شد
-----------------------
شب افروز 29/4/92
این مناجات را سحر روز دهم ماه رمضان سرودم
قبول حق
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.