يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر میثم الهی خواه(قاصدک باران) تک لُر
آخرین اشعار ناب میثم الهی خواه(قاصدک باران) تک لُر
|
می دانی غریبه !
وقتی آمدی برایم تازه بودی
کم کم شدی فکر و ذکرم .....
به باور خودم نمی گنجیدم که دوستم بداری
ترس از دست دادنت ، تو را از من گرفت
آمدی گفتی و رفتی !
باورم نشد ولی دگر رفته بودی
حال سالهاست در پی دیدار توام ! دست به دعا
رفتی ! و سوال های بی جواب ، در تمام لحظه هایم تمام هستی ام را به دار انتظار و دیدار کشیده !...
رفتی و درد بی درمان عشق !
همچون دریایی طغیانگر سالهاست لحظه هایم را احاطه کرده است .
غم هجران تو را ، همچون آواز خوش پرندگان می خوانم !
باز به امید حتی یک لحظه دیدار تو مانده ام !
فقط می دانم از دیار حافظ بودی !
گاه گاهی تا دیار آشنایی قدم بر می دارم
ولی تو را نمی جویم ...کجایی همه ی فکرم در روز و شب
گمشده من
سال 85 ؟ به یاد داری ؟
کجایی؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.