چهارشنبه ۲۸ آذر
ترانه تو نباشی ... شعری از احمد بیرانوند
از دفتر دلواژه نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ تير ۱۳۹۲ ۱۴:۵۳ شماره ثبت ۱۴۵۷۰
بازدید : ۷۴۰ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب احمد بیرانوند
|
باز یه درد تازه داره در خونه رو می کوبه
چشمای پنجره خیسه، آسمون رو به غروبه.
از روزای با تو بودن فرصتی نمونده باقی
خنده رو لب نمیشینه حتی گاهی اتفاقی
"کاش دوباره هرم دستات رو تن باغچه بشینه
وقتی بیدار میشه آیینه چشمای تورو ببیینه
عطر خوشبوی نقسهات کاش توئ خونه بپیچه
دنیا با هرچی که داره، تو نباشی هیچه هیچه"
غم دوباره جون گرفته فرصت جولون گرفته
دستاشو این دل داغون رو به آسمون گرفته
چقد این خونه ی دلگیر بی نگاهت سوت و کوره
اشکِ بی صدا چه نزدیک، خنده از اینجا چه دوره
"کاش دوباره هرم دستات رو تن باغچه بشینه
وقتی بیدار میشه آیینه چشمای تورو ببیینه
عطر خوشبوی نقسهات کاش توئ خونه بپیچه
دنیا با هرچی که داره، تو نباشی هیچه هیچه"
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.