دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
آخرین اشعار ناب عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
دلم که از دنیا میگیرد
بخدا پناه میبرم
وضو میگیرم و
دلتنگی هایم را زیر لب
زمزمه میکنم..
چه شوقی دارد درددل با خدا
چندقطره اشک با شوق می آیند
دستی تاریکی را از دلم می زداید
آرام میشوم ..
راه میروم با رویاهای آسمانی
انگار با ملائک شبگردی میکنم ..
وقتی با یاد خدا راه میروی
خیال هایت مقدس میشوند
دلم بهشت میخواهد
خیالم پر میکشد
تا انتهای ایمان..
با رویای شیرینم
خانه ای از نور
در بهشت
خواهم ساخت
خانه ام بوی عطر ملکوت میدهد
گلهای زیبا میخندند
همسایه هایم قدیس هستند
برای قدم زدن
به تپه فرشته ها خواهم رفت..
اینجا خاموشی وجود ندارد
چهره های نورانی همیشه در حرکتند
صدای بلبلان همه جا هست و
پروانه ها در اطرافت بال میزنند..
فرشته ای در بهشت جار میزند
ای مومنان
ائمه اطهار جهت دیدارتان میایند..
به اینجای خیالم که میرسم
میدانم که باید برگردم
کاش میشد
بی خیال مستاجر بهشت شد..
عبدالله خسروی(پسرزاگرس)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.