سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        یادم تو را فراموش !

        شعری از

        مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)

        از دفتر اوج بی جواز نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۹ ۱۱:۴۱ شماره ثبت ۱۴۱۲
          بازدید : ۱۲۲۹   |    نظرات : ۲۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)
        آخرین اشعار ناب مهدی یوسفی نژاد( لولی وش)

        فرو می روند پاها در شن
        و شلنگ تخته می اندازم در حوالی ِ انتظار
        کنار همین تخته سنگ
        صندلی ،
        در آستانه دریا
        و دریا حیران ، متعجب
        موج ها به شکل علامت سوال
        و سوالهایی در ذهن دریا که هرگز
        دستانم را خالی از دستت ندیده بود !

        لحظه لحظه می چکانم از ساعت
        - هدر -
        و کباب می شوم با زیتون
        تلخ ،
        همرنگ ِ روسری ات
        در آخرین جمعه ی بوسه
        و عشق با همان تلخی
        ساعتم را کوک می شود در وعده ی بهمن !
        بهمن ها ، کوچک ،
        دود می شوند در ریه ها
        و دود ها را می دَوَم تا قلب
        که آنجا تو ....

        لبانت که باز می شوند
        لبانت در ذهن
        شنها ،
        گوش ماهی ها در امتداد هم
        صدف به صدف نقش می زنم
        و آوازت را خط می نگارم
        با عشق ،
        بی عشق ،
        ترجیح می دهی نامم را که مهدی ، .... آرش
        و آه ...
        در همان الف ِ ابتدا سرم کلاه می رود

        پا از شن بیرون و آب
        سرما و انتظار ،
        سراب ،
        غوطه ور بر این بی باوری ، یقین
        و سایه ای از دور
        تو آیا ؟!
        و خانم ....
        امروز چندم بهمن است ؟!
        پانزده بار به خود می خندم
        و لبخند می جَوَم لبانم را
        و باد در غبغب که باز هم
        یادم تو را فراموش !

        *
        فراموش می شوم دوباره
        در سومین بهمن ِ دود شده
        کنار همین دریا ،
        موج ها ،
        علامت سوال ،
        و من .....


        *****
        ایت دلنوشت را دیکبار در سایت قرار دادم اما نمی دانم چرا پاک شده ؟!


        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        طاها محبی (حزین)

        ،

        مهدی ماهرو

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4