چهارشنبه ۶ فروردين
|
دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه
|
صبح ها بوسه زلب های تو
دل میخواهد💋
خواب و بیدار نگاهت سر صبح
مثل یک خمره مرا میبردم
سمت یک حال خوش سرمستی
وای از صبح خماری که به چشمت داری
داد از وسوسه این لبکان زیبا
کههمیشه تر و تازه
و پر از شبنم و پر از هوسن
چه کند این دل وا مانده و شیدا شده ام
طاقتم نیست دگر
از ازل تا حالا
به خماری بگذشت
تا ابد ملتزم عشق تو هست این دل و جان
لیک اینک همه خواهش دل
ای تمام دل و جان
کهنه شرب ازلی
ای اهورایی ناب
دل و جان شعله ور است
طاقتم نیست دگر
هوس بوسه و آغوش و بغل
دیگرم نیست هوس
هوس ذوب شدن دارد جان
جان جان....
جانک جان...
جان جهانم ای دوست
گره از دستانت باز نما
کن اشارت که بیایم سمتت
تا ابد در بغلت حبسم کن
حبس آغوش تورا میخوام
حکم کن شهد و شکر پاره جان
حکم کن حبس ابد
بهترین حکم برای دل محکوم من است
حکم کن میخواهم
تا ابد بسط نشینت باشم
کنج آغوش تو را
با دل وجان بخرم
حکم کن صاحب جان
حکمکن مالک دل
دل وجانم به فدایت ای عشق
حال زیبا وقشنگم ای عشق
وقت نوشیدن و مستی آمد
ای همه هستی جان
جان جان....
جان جهان...
دوستت میدارم
دوستت میدارم
دوستت میدارم
✍️حسین گودرزی⭐️تشنه⭐️
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.