سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 5 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي - روز مهندسي
25 شعبان 1446
    Sunday 23 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۵ اسفند

      ...پرستوی پرواز...

      شعری از

      علی نظری سرمازه

      از دفتر ...او یک زن نبود... نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۶۰۷۱
        بازدید : ۶۷   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      به نام خدا
               ...پرستوی پرواز...
       
      بگویم چه در وصف تو ؟ دلبری!
      که از بیدلت دین و دل می بری
       
      نه یک قد ! که یک سرو بالا بلند !
      تو از آسمان سران هم ، سری
       
      گل خنده ای خنده هایت دوا
      شمالی تر از شهر بابلسری
       
      خدایم گواهست بر کفر من
      که از ناخدایان خدایی تری
       
      زمانی که طوفان به پا می شود
      به روی سرم بال می گستری
       
      قیامت به پا می کنی با دلت
      برای دلم می زنی بندری
       
      به این جسم دلمرده ام جان بده
      تویی که مسیحای این محشری
       
      همه جام ها مست جام تو اند
      تو از هر چه جامیست هم برتری
       
      برای تو تا نوکری می کنم
      سر از پادشاهی است این نوکری
       
      خوش آن دم که نه! لحظه نه ! آن ِناب
      شوم در قدمگاه تو بستری
       
      تولای تو اوج والایی است
      بقدری که از خویش گشتم بَری
       
      چه بی پیله و شیله و غل و غش
      پریدی به دورم تو با بی پری
       
      مگر در رکابت بهشتی شوم
      چرا؟چون که تو بهترین مادری!
       
      پرستوی پرواز آمال من!
      مرا با خودت تا خدا می بری!؟
       
           علی نظری سرمازه
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      ۲ ساعت پیش
      خندانک
      بانام ویاد خدا و
      درود بر جناب سرمازه عزیزاستاد توانمند انجن ناب🌹
      شعر زیبایی خواندم دروصف مادر
      طبق معمول تمام اشعار شما روان ودلنشین بود
      شاعر درابتدای بامدح وستایش و تعریف از یار غزلش راشروع می کند که مخاطب فکر می کند بایک غزل عاشقانه روبروست که شاعر برای معشوقش گفته اما هرچه به پایان شعرنزدیک می شویم می بینیم که شعر فراتر ازیک شعر عاشقانه ی عادی است وبرای عشقی والاتر مثل مادر گفته شده ...

      اما به نظرم کمی درارسال این شعر عجله شده و مثل شعرهای بسیارخوب دیگری که ازجناب سرمازه دیده ایم مخاطب را اقناع نمی کند .

      اگر دقت کنید چند بیت خوب درشعرهست ود کنارش چندبیت َ ضعیف هم داره

      🌼🔷️ابتدابه واکاوی آرایه ها وزیباییهای شعرمی پردازم ،

      مثلا
      🌼🔷️دربیت اول :

      بگویم چه در وصف تو ؟ دلبری!
      که از بیدلت دین و دل می بری

      شاعر شروع می کند به تعریف کردن ازمخاطب خاصش
      وبایک سوال وجواب شاعرانه ذهن مخاطب رابه چالش می کشاند واورا باخودش همراه می کند وقصد شاعر درواقع تاکیده ومخاطبش را درگیر میکنه با این پرسش
      به اینگونه جمله هادرشعر فارسی استفهام انکاری یا پرسش منفی می گویند گاهی جمله هایی که در آنها به ظاهر پرسش مطرح می شود، در واقع پرسشی نیستند بلکه می خواهند خبر یا دستوری را با تاکید بیش تر بیان کنند؛ به چنین جمله هایی پرسشی منفی یا استفهام انکاری می گویند. 

      مثل این بیت از حافظ:
      تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون
      / کجا به کوی حقیقت گذر توانی کرد؟       
      که درواقع دستور هم درخودش داره ....

      واج آرایی زیبایی هم بین دل وبیدل ودلبر دراین بیت بوجود آمده که بر موسیقی درونی وغنای شعرافزوده وگوش نوازکرده این بیت را.

      🌼🔷️ودربیت دوم :
      نه یک قد ! که یک سرو بالا بلند !
      تو از آسمان سران هم ، سری

       شاعر قد وبالای یارش را تشبیه به سرو کرده ودرمصراع دوم حتی از آسمان هم بلندتر آنرا دانسته....
      بین سرو وسر و سری بازهم واج آرایی زیبایی برقرار است.
      وجناس داره سر وسرو

      🌼🔷️دربیت سوم:

      گل خنده ای خنده هایت دوا
      شمالی تر از شهر بابلسری

      درمصراع هم خنده ی مادر را به گل تشبیه کرده که برای دردها دواست درواقع عین یک داروی گیاهی عمل میکنه که دردها را دوا می کنی

      شمالی تر ازشهربابلسری هم شاید منظور شاعر این بوده که درکنارت به آدم خوش میگذره و انگار در شمال سیروسفر میکنی
      که البته به نظر من مصراع دوم زیاد با مصراع اول همخوانی معنایی وتصویری ندارد وتافته جدابافته شده


      🌼🔷️ دربیت چهارم :

      خدایم گواهست بر کفر من
      که از ناخدایان خدایی تری

       دراین بیت هم شاعر مادر راهمپایه ی خدا می داند ومی گوید خدا هم می داند که من کافر شده ام وتو خدای من شده ای
      ولی به نظرم دراین بیت هم آنجورکه باید موفق نبوده و خدایی تر بودن ازناخدایان کمی بی معناست!
      خب ناخدایان که خوب نیستندکه مادر بهتر از آنها باشد
      دراین بیت جدا از ضعف معنایی
      واج آرایی زیبایی وجود دارد

      🌼🔷️دربیت پنجم :

      زمانی که طوفان به پا می شود
      به روی سرم بال می گستری

       مادر را به یک پناهگاه امن تشبیه کرده در مقابل طوفان دردها و گرفتاریها و مشکلات
      درست مثل پرنده ای که در طوفان و سرما جوجه هایش را زیر بال و پرش می گیرد

      🌼🔷️دراین بیت هم

      برای تو تا نوکری می کنم
      سر از پادشاهی است این نوکری

      شاعر دراینجا نوکری مادر را ازپادشاهی دنیا بهتر دانسته
      واز دو آرایه ی تضاد وتکرار به زیبایی تمام بهره برده

      واما دربیتهایی این شعر نیازبه کاربیشتری داره ومیشد بهتر ازاین هم به نظرم باشه ...

      🟦مثلا در این بیت:

      قیامت به پا می کنی با دلت
      برای دلم می زنی بندری

      کلمه ی بندری دراینجا ایهام داره ممکنه منظور شاعر همان بندر دریا باشه ویا هم نوعی ساز و موسیقی جنوبی که به آن بندری می گویند واگر منطور همان سازوآهنگ بندری است کمی طنز آلود میشه ودرشان مقام مادر نیست من فک میکنم زیاد جالب نیست این تصویر...
      منطور شاعر اگراین بوده که تو دلت مثل دریاست و بندری برای آرامش وتسکین دل من است بازم زیاد منطق تصویری اش را درک نمیکنم واگر منظور همان ساز بندری است که باعث شاد شدن دله کمی بارمعنایی اش پایینه ودرشان مقام مادر نیست


      🟦ویا این بیت :

      همه جام ها مست جام تو اند
      تو از هر چه جامیست هم برتری

       شاعر گفته تو ازهرچه جامیست برتری به نظرم تصویر وتشبیه قشنگی نیست مادر مگه جامه که ازجامها بهتره
      می خواستید بگویید که وجود تو مثل جامی پر از شراب شادی بخشه اما نرسوندید منظورتونو اونجورکه باید
      حال شاید بگویید خب مادر خودم هست ودوست داشتم باهاش اونجوری که دوست دارم حرف بزنم واونجوری که دوست دارم توصیفش کنم این شخصیه اما به نظر من توجیه خوبی نیست
      مثل همیشه شعرتان زیباست اینکه ازمادر نوشتید بسیار ارزشمنده اما انتظاری که همیشه ازشما وشعرتان داشتیم دراین شعر بر آورده نشده و باید یک دست حسابی به سر وروش بکشید شاید هم شعر چون موضوعی است جوششی نبوده وآنجورکه باید ازکار درنیامده
      ولی هرچه هست با توانمندی واستعدادی که ازاستادسرمازه عزیز سراغ داریم می توانند ویرایشش کنند و می توانست خیلی بهتر ازاین ساخت وپرداخته شود .
      امیدوارم که جسارت من شاگرد رابه بزرگواریتان ببخشید
      من هم درکنار شما عزیزان می اموزم واگرچیزی می نویسم بیشتر برای یادگیری خودم هست .🙏🙏
      موفق وسلامت باشید درپناه خداوند بزرگ خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱ ساعت پیش
      درود بیکران بر بانوی واژه های ناب
      سپاس بینهایت بابت پنجره ی سبزی که بر سروده ی حقیر گشوده اید
      از آنجا که هر سروده ای پس از انتشار نقاط ضعف و قوتش بهتر آشکار می گردد امیدوارم با راهنمایی و ارشادات شما شاعر توانمند و نابیان محترم عیب و ایرادها یکی پس از دیگری در فرصت مناسب برطرف گردد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بسیار به توان بیشمار از شما شاعر گرامی تشکر و قدردانی می نمایم که با نقد سازنده و منصفانه در صدد تعالی سروده های دانشجویان دانشگاه ناب هستید
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      خندانک
      درود براستادسرمازه عزیز خندانک
      دربرابرشما شاگردی بیش نیستم وممنونم که این شاگرد راتحمل کردید
      اشعار قوی وضعیف درکارنامه ی همه ی شاعران هست و منم دارم خودم ازاین شعرا به وفور
      بازم عذر خواهم اگر پامو ازگلیم شاگردیم درازکردم خندانک
      بزرگوارید خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۴ ساعت پیش
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و شورانگیز بود خندانک
      علی نظری سرمازه
      علی نظری سرمازه
      ۱ ساعت پیش
      سپاس جناب استکی
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      🌹🌼🍀🌹🌼🍀🌹
      خوش آمدید🌹❤️
      🌹🌼🍀🌹🍀🌼🌹
      ارسال پاسخ
      سارا (س.سکوت)
      ۴ ساعت پیش
      درود بر شما گرامی جناب نظری
      بسیار زیبا بود
      موید باشید وتندرست خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      🌹🌼🍀🌹🌼🍀🌹
      خوش آمدید🌹❤️
      🌹🌼🍀🌹🍀🌼🌹
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۱ ساعت پیش
      درود بر خانم سکوت
      ممنونم
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      🌹🌼🍀🌹🌼🍀🌹
      خوش آمدید🌹❤️
      🌹🌼🍀🌹🍀🌼🌹
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      ۱ ساعت پیش
      درود بر نابیان ناب نگر
      آیا میشود در شعر استفهام اقراری هم داشته باشیم!؟
      ممنونم راهنمایی بفرمایید
      خندانک خندانک
      خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      رود برشما استادعزیز
      فک کنم نقطه ی عکس استفهام انکاری همان استفهام تاکیدی است که دکترشمیسا آنرا استفهام تقریری نامیده
      اقراری هم همان تقریریه دیگه هم معنیه فک کنم
      استفهام تأكيدي یا اقراری پرسشي است كه مخاطب به درستي و صحت قول گوينده اقرار مي كند . در اين نوع پرسش صورت سؤال منفي ذكر مي گردد و جواب مثبت است؛يعني با جواب بله مخاطب به درستی سخن اقرار مي كنيم وتأكيد مي كنيم كه حتماً چنين خواهد بود .

      مثال : آيا نبايد اين كار را كرد (يعني حتماً بايد اين كار را كرد )

      آيا پايان همه مرگ نيست ؟ (يعني حتماً پايان همه مرگ است)

      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5