جمعه ۳ اسفند
|
دفاتر شعر مرتضی میرزادوست
آخرین اشعار ناب مرتضی میرزادوست
|
مترسک ها
بیهوده وقت خود را تلف می کنند
منقار کلاغان این حوالی پاک است..
مورچه ای زیر سایه آفتابگردان
زمزمه می کرد:
دزد مزرعه آشناست
پ ن:
مترسک آسوده بخواب
پرندگان فقط روزی خود را می برند
زمین به همه فرزندانش سهمی می دهد
و جهان در سکوت ستارگان
به عدالتخواهیش ادامه می دهد
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض احترام شاهزاده خانوم گرانقدر ممنون از توجه و لطف همیشگی دقت نظرتان همیشه قابل احترامه راستش فیلمی رو که گفتید ندیده ام، شایدم دیده باشم و یادم نمیاد اگه دقیقا اسم فیلم رو بگید، پیدا میکنم نگاه کنم موفق باشید | |
|
درود و عرض ادب جناب افضلی گرامی سپاسگزارم از توجه و لطف شما موفق باشید | |
|
درود و عرض ادب یاسر آقای عزیز ممنون دوست ادیبم از توجه و لطف همیشگی سپاسگزارم موفق باشید | |
|
سلام و عرض ادب استاد انصاری گرامی سپاسگزارم از توجه و لطف شما موفق باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اما همچنان کلاغها را «مظنونین همیشگی» میدانستند
و مورچهای که در سکانس پایانی
مثل آدم راه رفت و دیگر نلنگید...
با خوندن شعرتون بیاختیار یاد این فیلم افتادم...
با بازی بینظیر کوین اسپیسی فاولِر...
از اینکه فیلمی رو چند بار ببینم خوشم نمیاد ولی یه سری فیلمها ارزش چندینبار دیدنرو دارند... یکیش همین بود
خلاصه که شعرتون تاملبرانگیزه
درود بر شما جناب میرزادوست ارجمند