چشمان سیر

.....چشمان سیر.....
چقدر زود دیر میشود
چشمانت سبزت سیر میشود
موهای سپیده در دم صبح
با باد بهار درگیر میشود
آتش ز نخدان میرد
وقتی دلم اسیر میشود
با باد شرط می‌بندم
تا شیر پیر میشود
جنگل تمام می‌خشکد
تا آب اسیر میشود
چه زود رازه بیان گردد
تا دشت کویر میشود
ساقی بیاید زود
تا عشق جوگیر میشود
من با تو می‌رقصم
تا شهد  مسیر میشود
چه زود زود می‌شود
تا عمر شیر می‌شود
دریا نگران فردا باش
وقتی آفتاب اسیر میشود
وقتی مستی بر می‌افتد
آدم حقیر می‌شود
چه زود دیر میشود
چشمانت سیر میشود
سیاوش دریابار نه آذر چهارصد وسه