چهارشنبه ۲۶ دی
باران خاطرات شعری از مرتضی حامدی
از دفتر صید چشمان نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۰۹:۴۵ شماره ثبت ۱۳۲۱۸۲
بازدید : ۶۵ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب مرتضی حامدی
|
بارانی که روزها
بالای شهر شعرهایم ایستاده ست
امشب با رعدِ واژه های حزین
عاقبت بارید
و این سرخ خاطرات توست
که در رگ های شعرهایم می جوشد
امان از رگبار یادت
که باعث رویش گلدانِ نبودت گشته
و گلبرگ های باهم بودنمان
شکوفه می زند
ردیف و قافیه عاشقانه را
تنگ تر
و مرا
دلتنگ تر...
بیاد لحظه هایی که من و تو
زمان را در کافه ها و خیابان ها
در کوچه های این شهر
از یاد برده ایم
با ابرهای انباشته از عشق
سخت باریدیم
بر سه کنج
من
تو
و یادت
در انزوای مغز خسته ام خوابیده
#مرتضی_حامدی
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود جناب استکی عزیز، سپاسمندم بزرگوار | |
|
تشکر از شما شاعر بزرگوار. به مهرخواندید | |
|
سلام و درود بانا یکتا، شاعر بزرگمهر، به مهرخواندید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.