سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        با شوق میان بر زده ام فاصله ها را

        شعری از

        علی صفری

        از دفتر دلشوره ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ ۱۴:۱۲ شماره ثبت ۱۳۲۱۶
          بازدید : ۷۷۱   |    نظرات : ۳۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی صفری

        جنگی شده در دل که هیاهوی تو دارد

        تیرش خبر از فتنه ی ابروی تو دارد

        با شوق میان بر زده ام  فاصله ها را

        دل حسرت آرامش پهلوی تو دارد

        ماندست به گل قایق فرسوده ی رویا

        این قایق تنها تب پاروی تو دارد

        ای ناز پری من به نگاه تو طلسمم

        افسانه ی ماهی شب گیسوی تو دارد

        صد قصه و افسانه از آن ماه و پلنگان

        چشمان پر از حیله و جادوی تو دارد

        تندیس وقار است در اعماق نگاهت

        می ترسم از آن هیمنه که روی تو دارد

        می ترسم از آن روز که در زردیِ پاییز

        از لحظه ی کوچی که پرستوی تو دارد...

        از لحظه ی کوچی که غروب است و تباهی

        از لحظه ی کوچی که غمم بوی تو دارد

        با غربت پاییز، و با فکر نبودت...

        جنگی شده در دل که هیاهوی تو دارد
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۴ شاعر این شعر را خوانده اند

        حبیب الله نبی اللهی قهفرخی

        ،

        ستاره حیدری

        ،

        امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی)

        ،

        علی صفری

        ،

        مسعود میناآباد

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        زهرا محمدزاده (زلفشه)

        ،

        مریم شجاعی

        ،

        تابنده حیدری بافقی(ارغوان)

        ،

        سامان سعیدی (سالار اشک)

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        زیتا رضایی

        ،

        سعید چرخچی

        ،

        فرهین رام

        ،

        سيد محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        لادن آهور (بانو)

        ،

        مریم مرشدی

        ،

        امیر محمدی ارکانی (صادق)

        ،

        منیژه ضیغمی

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        مهران کاظمی

        ،

        حامی شریبی

        ،

        مشکوة توکل

        ،

        رقیه حبیبی

        ،

        زهرا روشنی(پریوش)

        ،

        صدیقه محمدجانی ( نسیم )

        ،

        رضا محمدصالحی

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        غلامعلی بهروزی

        ،

        حسن غفاري

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        حسين باران(کبوتر باران)

        ،

        محبوبه زیدی (ماه پوپک)

        ،

        امیر حسین مقدم

        ،

        کاظم دولت آبادی(فراز)

        ،

        مرجان جلال موسوی

        ،

        محسن ابراهیمی ( غریب )

        ،

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        جابر ترمک

        ،

        م ی (لولی وش)

        ،

        رویا باقرزاده

        ،

        آرمین پرهیزکار

        ،

        پریا نیکدل

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4