سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شمع و پروانه

        شعری از

        سعيدکنگي

        از دفتر دلنوشته ها نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۰۶ شماره ثبت ۱۳۰۴۵۸
          بازدید : ۱۱۱   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سعيدکنگي

        گرپروانه به دورشمع میگردد،نداندعاقبتش تباهی ست
        تن دهدبه آغوش شمع،دمی که جز سوختن راهی نیست
        گر پروانه به دور شمع چرخید و چرخید
        شاید در آن ظلمت شب جز نور شمع ندید
        شمع هم خیال کرده پروانه عاشق اوست
        تاکه آمد در آغوشش کشد پروانه سوخت
        یا اینکه پروانه می‌خواست یار شمع شود
        تا در زمره عاشقان نامدار دنیا ،جمع شود
        نمیدانست هرچه به دور شمع بگردد، ندارد ثمری
        خود راروی شعله انداخت وقتی دید، ندارد اثری
        شاید پروانه منتظر بود تا شعله خاموش شود
        آنگاه که چنین شد، باشمع هم آغوش شود
        یا آنقدر پر می‌زنم تا شعله‌اش خاموش کنم
        وانگه شمع را از عشق خویش مدهوش کنم
        شایدهم وقتی دید شمع کم کم آب می‌شود
        دلش به حال شمع سوخته،بی‌تاب می‌شود
        حالش خراب و وجدانش در عذاب می‌شود
        رفته اشک‌های شمع را پاک کند کباب می‌شود
        یا شاید از شوق تمنای آغوش شمع سرشار بود
        بیچاره بی‌خبر از اینکه سوختن در ذات نار بود
        دورش گشت و خواست شمع را در آغوش بگیرد
        پروانه شاید می‌دانست با حُرمِ شعله‌اش بمیرد
        شاید همچنان که عاشقی در ذات پروانه بود
        کار شمع سوزاندن عشق وعاشق دیوانه بود
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۰۸
        خندانک
        درودبرشما
        خندانک خندانک
        سعيدکنگي
        سعيدکنگي
        جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۱
        سلام و تشکر از نگاه زیباتون . خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ۱۶:۳۴
        درود شعر زیبایی است
        موفق باشید .
        خندانک
        .
        سعيدکنگي
        سعيدکنگي
        جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۲
        سلام .ممنون موفق باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۰۶
        دلنوشته زیبا و جالب بود خندانک
        سعيدکنگي
        سعيدکنگي
        جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۲
        سلام . تشکر استاد عزیز خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیره صدری
        شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ۰۸:۲۶
        درود بر شما
        قلمتان نویسا خندانک
        سعيدکنگي
        سعيدکنگي
        جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۳
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۴۴
        با سلام وارادت
        لذت وبهره بردم
        درود..درود..
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعيدکنگي
        سعيدکنگي
        جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۳
        سلام و ممنون خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        راحله حصارکی (راحیل)
        شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ۲۱:۵۶
        درودتان شاعر گرامی
        -🌹
        --🌹
        ---🌹
        -----🌹
        -------🌹
        --------🌹
        ---------🌹
        -----------🌹
        -------------🌹
        سعيدکنگي
        سعيدکنگي
        جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۳
        سلام و تشکر خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شهرام بذلی
        سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ۰۱:۱۳
        درود و احترام

        موفق و مانا باشید
        سعيدکنگي
        سعيدکنگي
        جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۴
        سلام خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6