شنبه ۱ دی
پیراهن چهار خانه شعری از شروین اعتمادی
از دفتر به رنگ ارغوان نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ ۱۳:۱۱ شماره ثبت ۱۲۸۰۵۹
بازدید : ۱۸۹ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب شروین اعتمادی
|
دهان ماه را بوسید
و ابری رویش کشید
ایستاده است
چون سروی
که از جنگل
جا مانده
و به نهالی می اندیشد
که شاخه های کوچک اش را
به تقدیر تقدیم می کند
به زبانه های آتش و دود.
به پرنده های کوچکی می اندیشد
که می پنداشتند هنوز
به رحمت الهی
باید امیدوار باشند
و مومن
به زندگی در جهانی دیگر
که یک سر
عبور رود است
بر پوست تن مان
و همهمه ی شادمانه ای
از میلاد غنچه ای به وقت شکفتن
که نوید عشق است و امید
اما درد
پیراهنی چهارخانه داشت
که هر خانه
یک فصل
و هر فصل
ماتمی خلاصه در پاییز
کدورتی ست
زیستن در صلح
آن هم به وقت آتش بس
در میدان نبرد
هراس از بمبارانی دیگر
و مرد مضطرب در رادیو
که می گوید
صدایی که هم اکنون می شنوید
نفیر مکافاتی دیگر است
و معنا و مفهوم آن
رنجی ست بی پایان
که کرام الکاتبین هم
در سرانجامش مردد است...
شروین اعتمادی
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض ادب یک دنیا ممنوناز مهر شما استاد بزرگوار | |
|
ارادتمندم قربان ممنون از لطف شما | |
|
درودها ارادتمندم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بذارید باز بخونم..