شعر ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار ...
سلام به بانو زینب
اُلگوی هر پرستار
سلام به اُسوه ی صبر
اُمیدِ شب های تار
سلام به زِینَبی که
تو کربلای غم بار
بعد از امام حسین و
برادرَش عَلمدار
برای بچه ها بود
سنگِ صبور و غمخوار
✨✨✨
با کاروانی از نور
میونِ شهر و بازار
میونِ بارونِ سنگ
از پشتِ بام و دیوار
تو کوچه های شام و
میونِ ظلمِ بسیار
زینب کنارشون بود
با دیده ای گُهَر بار
✨✨✨
اون روز امامِ سجاد
مریض بودند و بیمار
پرستاری از ایشون
تو اون مسیرِ دشوار
با زینبِ صبور بود
با زینبِ فداکار
✨✨✨
وقتی به شام رسیدن
رفتن به سوی دربار
به مجلسِ یزید و
اون بنده های دینار
زینب چو کوهی محکم
با عزّت و اقتدار
با خواندنِ خطبه ای
علیه اون ستمکار
حقیقت و نِشون داد
به دُشمنای بدکار
✨✨✨
حالا تو این زَمونه
ما بچه های بیدار
زینب رو میشْناسیم به
اُلگوی صبر و ایثار
به یادِ بانو زینب
به عشقِ اون وفادار
روزِ تولدش رو
میگیم روزِ پرستار
شاعر : علیرضا قاسمی