چهارشنبه ۲۶ دی
موج دریا شعری از مریم رحمتی پویا
از دفتر سنگ خارا نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۵۲ شماره ثبت ۱۲۵۴۴۹
بازدید : ۱۷۹ | نظرات : ۲۱
|
دفاتر شعر مریم رحمتی پویا
آخرین اشعار ناب مریم رحمتی پویا
|
چون پلنگی زخمخورده ، کینه را آغاز کرد
راه خود را موج دریا سوی ساحل باز کرد
همچو دیواری ستبر از خشم بالا می رود
با صدای رعد گویی همچو عَنقا می رود
خسته و آزرده از هر آنچه بر او رفته بود
از جفای باد و طوفان که به یغما برده بود
سالها امنیت و آرامش و صبر و قرار
حال گشته از ستم آشفته و اندوهبار
مانده و آسیمه سر او تا به خشکی می رسد
از بلندای غرور و خشم .... پایین می کشد
نیست او را ،تاب یک لحظه نشستن تا رسید
بر لب ساحل چنان افتاد و تن را میکشید
گفت آغوش خودت بگشا به رویم مهربان
نيست دیگر جان به تن دیگر ندارم آشیان
ساحل از شوق وصال موج اشکش میچکید
موج در آغوش ساحل همچو کودک آرمید
《مریم رحمتی پویا》
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود خواهش میکنم بفرمایید | |
|
سلام و درود ممنون ادیب گرانقدر | |
|
سلام و عرض ارادت ممنون از محبتتون نوش روانتون بزرگوار | |
|
سلام و درود ممنون از توجهتون بزرگوار زنده باشید | |
|
سلام و درود ممنون از توجهتون بله چشم،خوشحال میشم پیشنهادی بدید چه کلمه یا کلماتی بهتر میشه؟ | |
|
درودها سرکار بانوی ادیب. با اجازه بیت پیشنهادی بنده: چون پلنگی زخمخورده کینه را آغاز کرد راه خود از اوج دریا سوی ساحل باز کرد | |
|
عالی است و در آنصورت نیز شخصیت اصلی داستان بصورت گمنام خواننده را تا آخر داستان بدنبال خود می کشد و در انتهای داستان خود را نمایان میکند مهربانو. ساحل از شوق وصال موج اشکش میچکید موج در آغوش ساحل همچو کودک آرمید
| |
|
سلام ودرود جناب جاویدان ممنون از شما بزرگوارید | |
|
سلام و درود فراوان ممنون از لطفتون 🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعر خوبی بود
چند نکته داشت ولی اجازه نقد ندادهاید