يکشنبه ۲۷ آبان
|
آخرین اشعار ناب محمدحسین حیدری
|
باز انتظار و شعر کوتاه نگاهت
یک بغض مانده در گلوگاه نگاهت
تا کی نباید کسب فیض عاشقی کرد
از روضه های آیت الله نگاهت
هر جور فکرش می کنم ، هر جوری انگار
چون کربلا می ماند این راه نگاهت
باید بخوانم با تو این شعر جنون را
تا آتشی افتاده در کاه نگاهت
با من بگو ای حضرت یعقوب گریه!
چه یوسفی افتاده در چاه نگاهت
اصلا خودت حرفی بزن، دردت به جانم
آیا قبولم می کند ماه نگاهت!؟
🔻 محمدحسین _حیدری زرنه
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود بی پایان؛ سپاس از مهرتون | |
|
سلام و درود بی پایان؛ سپاس از مهرتون | |
|
سلام و درود بی پایان؛ سپاس از مهرتون | |
|
سلام و درود بی پایان؛ سپاس از مهرتون | |
|
سلام و درود بی پایان؛ سپاس از مهرتون | |
|
سلام و درود بی پایان؛ سپاس از مهرتون | |
|
سلام و درود بی پایان؛ سپاس از مهرتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام و درود
غزلی زیبا و مهارتبیان زنده باشید
آیت اللهِ نگاهت هم جالب بود