سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        عشقِ آتشینِ زُلیخا

        شعری از

        علی باقری خورآبادی

        از دفتر شوق دیدار نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۹ شماره ثبت ۱۲۳۴۶۸
          بازدید : ۲۴۷   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی باقری خورآبادی

        بسم الله الرّحمن الرّحیم 
         
        حُسنِ روز افزون یوسف شد سبب
        تا زلیخا عشق ورزد روز و شب
         
         
        دل چو گیسویش شده در پیچ وتاب
        ذکر یوسف بر لبش بیدار و خواب
         
        مبتلای عشق را جز وصل یار
        نیست درمانی بدان ای هوشیار
         
         
        در اتاق خلوتی روزی نشست
        خواست یوسف را و در ها را بِبَست
         
         
        عاشقانه گفت با دلبر چنین
        رو به من کن چهر ه یِ من را ببین
         
         
        یوسف زیبا رخ نیکو خِصال
        بعد مدتها شده وقت وِصال
         
         
        جان و دل لبریز شد از عشق تو
        من مهیّای تو ام نزدیک شو
         
         
        گفت یوسف می برم بر حق پناه
        دامن آلودن زِمن هرگز مخواه
         
         
        ساعتی غفلت ز انجام گناه
        تا ابد شرمندگی پیش اله
         
         
        نیستم من اهل این اعمال زشت
        گر چه آید نزد من حورِ بهشت
         
         
        شد فراری چون کبوتر از قفَس
        رفت تعقیبش زلیخا یک نَفَس
         
         
        گر چه در ها یک به یک مقفول بود
        دستی از غیب آمد و آن را گشود
         
         
        باز شد درها و یوسف شد رها
        چون که تنها بود معشوقش خدا
         
         
        هر که با اخلاص شد جذب اله
        سجده می آرد بر اوخورشید و ماه
         
         
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۲ ۰۰:۳۶
        درود بزرگوار
        آموزنده و زیبا بود خندانک
        علی باقری خورآبادی
        علی باقری خورآبادی
        سه شنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۰۷
        سلام بر شما دوست عزیز..

        آرزوی موفقیت و سربلندی برایتان دارم

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۰۸:۳۴
        درود جناب خورآبادی
        زیبا سرودید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی باقری خورآبادی
        علی باقری خورآبادی
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۵۱
        (( نحن نقصُّ علیک احسن القصص بما اوحینا الیک هذا القرآن و ان کنت من قبله لمن الغافلین))
        ((ای پیامبر؛ ما بهترین داستان را با وحی کردن این قرآن بر تو می خوانیم و تو پیش از این از آن‌بی خبر بودی)) سوره ی مبارکه ی یوسف

        ممنون....موفق و پیروز باشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۰۹:۲۷
        با سلام وارادت
        شاعر گرامی
        درودفراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک
        علی باقری خورآبادی
        علی باقری خورآبادی
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۴۹
        سلام بر شما..

        ارادتمندم....

        پیروز باشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۰۲
        آفرین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی باقری خورآبادی
        علی باقری خورآبادی
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۴۵
        ممنونم.... خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۴۲
        خندانک خندانک درود بر شما
        زیباست خندانک
        بر قرار باشید خندانک
        علی باقری خورآبادی
        علی باقری خورآبادی
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۵:۵۷
        متشکرم ...

        موفق و پیروز باشید در سایه سار عشق و ایمان

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۳:۲۳
        درودتان باد جناب استاد نورآبادی ادیب گرانقدر 🌞
        غزل وزین و تاثیرگذاری سروده اید زیبا
        🌱💐🌷☘️🍃🕊️🌹
        زنده باد 👏👏👏💯💯🌸🌟
        نویسا مانید وسبز باشید و سرفراز
        🍃🍀💖🍀🍃
        علی باقری خورآبادی
        علی باقری خورآبادی
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۱۶:۰۷
        سپاس گزارم... خندانک

        ((یوسف اعرض عَن هذا ..واستغفری لذنبکِ انکِ کنت من الخاطئین))

        ((همسر زلیخا گفت: ای یوسف این داستان را نادیده بگیر....و تو ای زلیخا توبه کن ..زیرا از گناه کارانی)) قرآن کریم.. سوره ی مبارکه یوسف آیه ۲۹

        بهترین ها را برایتان آرزو دارم خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۱۸
        درود فراوان بر شما بزرگوار غزلی ناب خواندم از قلمتان خندانک
        علی باقری خورآبادی
        علی باقری خورآبادی
        چهارشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۲ ۱۴:۰۰
        متشکرم دوست ادب دوست و مهر پرور خندانک


        زلیخا چو گشت از می عشق مست
        به دامان یوسف در آویخت دست

        چنان دیو شهوت رضا داده بود
        که چون گرگ در یوسف افتاده بود

        بتی داشت بانوی مصر از رخام
        بر او معتکف بامدادان و شام

        در آن لحظه رویش بپوشید و سر
        مبادا که زشت آیدش در نظر

        غم آلوده یوسف به کنجی نشست
        به سر بر ز نفس ستمکاره دست

        زلیخا دو دستش ببوسید و پای
        که ای سست پیمان سرکش درآی

        به سندان دلی روی در هم مکش
        به تندی پریشان مکن وقت خوش

        روان گشتش از دیده بر چهره جوی
        که برگرد و ناپاکی از من مجوی

        تو در روی سنگی شدی شرمناک
        مرا شرم باد از خداوند پاک

        چه سود از پشیمانی آید به کف
        چو سرمایهٔ عمر کردی تلف؟

        شراب از پی سرخ رویی خورند
        وز او عاقبت زردرویی برند

        به عذرآوری خواهش امروز کن
        که فردا نماند مجال سخن

        سعدی
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3