دوشنبه ۵ آذر
چشمان اول صبحم که باز شد شعری از افشین ظفریان
از دفتر هجوم شعر نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۲۱:۲۹ شماره ثبت ۱۲۳۳۴
بازدید : ۸۳۶ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب افشین ظفریان
|
-
خاری تنها بودم
-
روزگاری
-
همیشه بی تفاوت فکر خود
-
فکر ریشه
-
ساقه
-
آخر کسی نبود بگوید
-
به چه می نازی
-
یا به قول دوست شاعرم
-
نسیمی
-
نیامد تا به گوشش خوانم
-
به کجا چنین شتابان؟
-
روزگاری رفت
-
چشمان اول صبحم که باز شد
-
گلی دیدم چه زیبا
-
وجودم لرزید
-
به او دلبستم و هردم نگاهش میکردم
-
گویی نسیمی آمد و من را از خودم خارج کرد
-
به گمانم دیگر گل شده بودم
-
آری فقط برای او
-
چشمان اول صبحم که باز شد
-
دیگر نبود
-
خاری دیدم
-
چیزی که من نمیخواستم
-
باز هم دوستش داشتم
-
به امید روزی که
-
با من یکی شود
-
چشمان اول صبحم که باز شد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.