پنجشنبه ۶ دی
در خاطرههای کودکی شعری از بهزاد ملک زاده
از دفتر خیال نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۴۱ شماره ثبت ۱۲۲۸۳۰
بازدید : ۱۹۱ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب بهزاد ملک زاده
|
یادم هست
کودکیام را
میان گندمزار
با دسته گلی بنفش در دست
تنم، رود
فکرم، دشت
دستم، اسبی ;
عریان و سپید
که صدای گمشده تو را میدوید
آیا آن گلها را
برای پروانههای هفترنگ دامنت
نچیده بودم؟
در خواب
بهار را قی کردم
بی هیچ انتظار
بسان شاخهای خشک
در آستانه رعدی ناگزیر
بی تو - آه
از خاک کدام مرده
گلهای بنفش خواهد رویید؟
تو میرقصیدی
تو میخندیدی
و گورکنی که چال صورتت را
کنده بود
اسم مرا تکرار میکرد
هیچ میشوم
پروانهای با بالهای هفت رنگ
از درونم پرواز میکند؛
تا قاب عکس کودکی در گندمزار
که گلهای بنفش در دست دارد
آیا کودکی خواهد فهمید
کدام خاطرهاش حقیقت داشته است؟
بر اسب عریان سپید می نشینی
و خیال مرا فرار میکنی
بیدار میشوم
آیا پروانههای دامنت را خواب دیده بودم
یا آن پروانه، خود من بود
که خواب کودکی با گلهای بنفش در دست
میان گندمزار
میدیده است؟
|
|
نقدها و نظرات
|
درود ,نظر لطف شماست | |
|
درود بر شما , نظر لطفتونه , ممنون از این ک وقت میذارین | |
|
درود بر شما ممنون که وقت گذاشتین برا خوندنش | |
|
درود , سپاس | |
|
درود بر شما , سپاس فراوان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
پر احساس و زیبا بود