امام جعفر صادق(ع)
إنَّ لِكُلِّ شَيءٍ زَكاةً ، وزَكاةُ العِلمِ أن يُعَلِّمَهُ أهلَهُ .
هرچيزى زكاتى دارد و زكات دانش، آموختن آن است به اهلش.
تحف العقول : 364 منتخب ميزان الحكمة : 400
سلام و سپاس و درودهای بی پایان محضر ادیب ارجمند و شاعر صاحب سبک و زیبانویس و ناقد نکته سنج جناب دکتر سید هادی محمدی بزرگوار که براستی استادی زیبندهٔ شماست
در واقع با باز کردن پنجرهٔ سبز شما دچار غافلگیری بزرگی شدم و بسیار سبب خرسندی من شد که ادیب توانمند و استاد دانشمندی چون شما با نظر لطف و محبت های بسیار به غزل بسیار ساده و ناچیز من توجه کرده
تواضع و صرف وقت شخصی شما با مشغله های زیاد زندگی مدرن و همچنین اشتغال به امر تدریس در دانشگاه برای من همیشه الگو بوده و براستی رسالت معلمی رو با دلسوزی فراوان نسبت به طیف های گوناگون شاگردان خودتون به بهترین وجه انجام میدید
کلاس های پربار درس شما سبب بازدهی فراوانی هست و یقینا وجاهت علمی و ادبی این محفل ادبی رو غنای صد چندان میبخشه
هماره مثل شاگردی پای کلاس های آموزشی شما حاضر هستم و بسیار لذت میبرم از اینهمه علم و تواضع
نقد زیبای شما که سرا پا تعریف و تحسین از اثر ناچیز و بسیار ساده من بود سبب دلگرمی بسیار زیادی برای من هست چون اگر اثری از دید توانمند شما زیبا بنظر بیاد سبب غرور و سرافرازی بسیاری هست
چقدر زیبا مضمون شعر رو که در زمینهٔ خیانت هست بازگو کردید و ذکاوت و دید دقیق و نکته سنج شما همیشه برای سبب تحسین هست
در مورد قوافی،زیبائی شناسی،روایت شعر و نکات بسیار زیبائی که با تواضع در مورد این شعر سراپا نقص عنوان کردید بسیار بهره مند شدم و برای نکات بسیار تازه ای داشت
غافلگیری بزرگتر برای من تقدیمی شعر زیباتون که بسیار فنی و با جاذبه سروده شده هست که واقعا برای من هدیه بزرگی هست
اگر اجازه بدین این صفحه رو از شما به یادگار داشته باشم و برای خودم ذخیره کنم که همیشه با دین اینهمه مهربانی شما از تواضع و محبت و رسالت معلمی شما سرمشق و الگو بگیرم
بسیار سپاسگزارم که این صفحه ناچیز رو به آیات قرآن عظیم و نورانی مزین کردید
قلم شما الگو و سرمشقی نیکو هست
بسیار سپاسگزارم استاد و ادیب ارجمندم که وقت ارزشمندتون رو به شاگردتون اختصاص دادید و بار دیگه مهربانی و محبت خودتون رو به منصه ظهور رسوندید
بسیار سپاسگزارم از حضور گرم و مهربانانه شما ادیب عزیز
قلم رنجه کردین استاد توانمند
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌷
🍀☘️🌱🌹💐
🌿🌿🌿🍁
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌷
🍀☘️🌱🌹💐
🌿🌿🌿🍁
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌷
🍀☘️🌱🌹💐
🌿🌿🌿🍁
🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌷
🍀☘️🌱🌹💐
🌿🌿🌿🍁
سپاس خدای را که فرصتی دوباره داد تا بنویسم.
شعری پیش رو داریم از جناب احسان فلاح رمضانی که چند سطری در خصوص آن خواهم نوشت.
شعری است روان و دندان گیر و زیبا،
وقتی شعری را می گویم زیبا یعنی شاعرش تقریبا همه ی پارامترهای شاعری را رعایت کرده است که قبل از شروع نقد جهت خلق این اثر به ایشان تبریک عرض می کنم.
یکی از محاسن جناب رمضانی بی ادعایی ایشان است علیرغم سواد بالا
♦️برویم سراغ شعر و چند نکته
درباره ی آن
📌 عوامل موثر در زیبایی یک شعر
زیبا بودن یک شعر در اصل بخش جدایی ناپذیری از آن محسوب می شود و
نمی توان ذره ای لطافت و نگرشی نو را در شعر های زیبا با روح و روان به جِد احساس نکرد.
خواندن شعر به خودی خود و به طور نامحسوس، باعث پرورش و بازدم روحی دوباره در قلب انسان می شود. چرا که می توان آن را ابزاری برای یادگیری، بیان اعتراض، عشق و دوستی یا آگاهی رسانی دانست.
شعر جناب رمضانی علیرغم اینکه موضوع تلخ خیانت را مطرح کرده اند اما آنقدر این موضوع زیبا به تصویر کشیده شده که از اثرات روحی این پدیده ی زشت کاسته است.
يكي از مشكلات شعر معاصر فارسی ، موج آسانخوانی است كه به نظرم مختص دهههای اخير نيست و بعد از نيما به وجود آمد. اين موج آسانخوانی، كار شعر را به جايی رسانده است كه هر كسی به خودش جرات شعر نوشتن
می دهد. در حالی كه شعر هيچ وقت هنر عامه نبوده بلكه همواره هنری خاص و متعلق به نخبگان بوده است.
♦️ انتخاب قوافی درست و وزن روان و از آن مهمتر ردیف زیبای (دیگریست)
این غزل زیبا را ساخته و مخاطب ترغیب به خوانش آن تا انتها می شود.
✔️ نکته :
پسوند ها و پیشوند ها زمانی می توانند اساس قافیه قرار بگیرند که تکراری نباشند .
♦️ مثال :
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
چون ( سر – بر ) پیشوند هایی هستند که عیناً تکرار نشده اند پس می توان آن ها را به عنوان قافیه به حساب آورد .
در قافیه هایی که جناب آزاد به آنها اشاره کردند یعنی ( مَرد، نامرد، ابرمرد) هیچ عیبی وجود ندارد چون پیشوند ها تکراری نیستند.
و قوافی کاملا صحیح است اما نباید در غزل بیش از یک بار از آن استفاده کرد تا متهم به ناتوانی در جور کردن قافیه نشویم.
♦️کوتاه سخنی در خصوص غزل روایی
غزل فارسی یکی از قالب های اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و
گونه های مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تاملات و تحقیقات تازه تر دعوت می کند.
مطابق یافته هایم که با شواهدی از شعر فارسی مستند و موید گشته، خاستگاه غزل روایی با دو رویکرد تغزلی و غزلی قابل بررسی است و انواع مختلف آن را می توان بر اساس ساختار
(با سه گونه حکایت، گفت و گو، و توصیف) و محتوا (با محتوا هایی چون اجتماعی، تاریخی، عرفانی معرفتی، سوگنامه، مژده نامه، سفرنامه، سرگذشت و... که زیر مجموعه ساختار حکایت جای می گیرند) تقسیم بندی و معرفی کرد.
اثر جناب رمضانی از دسته ی غزل های روایی است که مسئله ی شخصی در ذهن شاعر را با یک معضل اجتماعی همگون کرده است.
روایت یک ویژگی حیات انسانی است. این ویژگی در حیات فردی و جمعی آدمی حضور دارد . او پیوسته در درون و بیرون وجود خویش مشغول روایت است این میل البته در وجود شاعران و نویسندگان که در عالم بی انتهای تخیل سیر می کنند ،شدت بیشتری دارد. بخشی از عظمت شعر فارسی نیز مدیون منظومه های کم نظیر روایی است. تمایل به روایت در شعر فارسی چنان قوی است که به منظومه های روایی منحصر نشده بلکه به سایر قالب های شعر فارسی نیز سرایت کرده است . مولوی یکی از شاعران و عارفانی است که علاوه بر سرودن مثنوی که بر پایه حکایت و روایت شکل گرفته ، در غزلیات شمس نیز گاه به روایت در غزل تمایل نشان
می دهد . این تمایل به گونه ای است که گاهی در یک بیت ،یک داستان را را در نهایت ایجاز بیان می کند . به لحاظ ادبی ، این گونه اشارات داستانی را در آرایه تلمیح جای داده اند . کثرت این داستانک ها یا غزل – قصه ها، نشان از میل ذاتی شاعر به روایت است و برمبنای آنها
می توانیم از انواع غزل های روایی مولوی سخن بگوییم و آنها را به غزل گفتگو محور ، شخصیت محور رویا محور، تمثیلی و فراواقعی تقسیم کنیم .
امید که شاهد آثار پربارتری از این شاعر با استعداد باشیم
در آخر غزلی از خودم با همین مضمون را تقدیم شاعر
این صفحه میکنم
من به دُنبالِ تو بودم نگران وقتی که
تو در آغوش لبالب، هیجان وقتی که
قَد فروخورده ام از این همه سرگردانی
در رکوعی به تماشای کَمان، وقتی که
پاره های بَدَنم رو به غَمت میرقصند
وای، اَز پنجه ی جادویِ تکان، وقتی که
ثانیه از سَرِ بی حوصلگی پَس, اُفتاد
از دهانِ پُرِ خونابِ زمان، وقتی که
شعرِ من ریخت به رویم وَ تَبَم را سوزاند
بَر همین، قول و قرارِ نوسان، وقتی که
مثلِ موج سرطان، در دلِ رگ ، هار شده
داغِ پنهانِ تو بی نام و نشان ، وقتی که
بعدِ ویرانی دیوار تَنت، دراین شهر
گشته ام ماله کشِ زخمِ زبان، وقتی که
پُشتِ سر، حادثه ای یادِ تو را دار زده
لابلای تله ی هر خفقان، وقتی که
ماجرا بخت خودش را سَرِ زا جا انداخت
با ویاری که زده طرح خزان، وقتی که
مُنفجر میشود این غُصّه، دُعایی دَر کُن
تا مگر رحم کند دستِ امان، وقتی که
زندگی بازدمِ مرگِ پس از سُرفه ی تلخ
استخوانی وسط لقمه ی نان، وقتی که
باورم سوخت میان کفنِ خاطره ها
درد ِ وقتی که شده رازِ نهان، وقتی که
یا حسین بن علی
سید هادی محمدی
________________________________________________
🔰 ( یک آیه ______ یک نقد) 🔰
📢 توجه
این آیه چنان با روح و روانم بازی کرده حیفم آمد برایتان ننویسم
شخصی گفت خداوند وقتی توبه کنم گناهان ما را می بخشد گفتند شما توبه کردی و با پای خودت آمدی او آنقدر مهربان است که
📌دنبال فراری ها فرستاده 📌
بخشی از سخنرانی آیت الله فاطمی نیا
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه ی گناهان را می بخشد، كه او آمرزگار مهربان است
زمر آیه ی (۵۳)
________________________________________________
منابع اسنادی
♦️ آشوری ؛ داریوش ؛ درباره تعریف شعر؛ ص 74
♦️ دکتر صهبا ؛ فروغ
مبانی زیبایی شناسی شعر ؛ دانشگاه اراک ، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز ، دوره بیست و دوم ، شماره سوم
♦️ دکتر قلی زاده، حیدر
تحلیل ماهیت شعر و مبانی نظری عرفان فصلنامه دانشگاه تربیت معلم آذربایجان ؛ سال دوم ؛ شماره پنج
♦️ شفیعی کدکنی ؛ محمد رضا ؛
صور خیال در شعر فارسی