پنجشنبه ۲۹ آذر
زورق شکسته شعری از شیما رحمانی
از دفتر تو نوع شعر متن ادبی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۱:۵۳ شماره ثبت ۱۱۹۷۱۴
بازدید : ۱۷۱ | نظرات : ۲۸
|
آخرین اشعار ناب شیما رحمانی
|
دیشب؛ بالِشَم پُر بود از رویایِ تو
و صبح؛
زورقی بودم شکسته،
در دریایی ناآرام
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما و سپاس از نگاهتون🙏🌹 | |
|
درود بر شما و ممنون از نظر ارزشمندتون. چشم🙏🌹 | |
|
درود دوست من ممنونم از نگاهت🙏🌹 | |
|
درود دوست من ممنون از نگاهتون🙏🌹 | |
|
درود بزرگوار و ممنون از نگاه شما🙏🌹 | |
|
واقعاً من هم داشتم توی ذهنم دنبال پایان جذابتر و حکیمانه تری می گشتم... ولی من احساس کردم اگر در زورقی شکسته پایان بیابد خود رساست و قسمت پایانی را حشو دیدم چون وقتی زورقی شکسته در خویش باشیم ناگهان دریایی متلاطم درون بازتاب داده می شود... | |
|
درود بزرگوار بله حق با شماست🙏 ممنونم از نظر ارزشمندتون🙏🌹 | |
|
ممنون و از توجه و نظر ارزشمند شما🙏🌹 | |
|
درود بزرگوار.ممنون از نگاه و نظر ارزشمند شما🙏🌹بله حق با شماست👌 | |
|
درود بزرگوار و سپاس از نگاهتون🙏🌹 | |
|
درود جناب کاظمی بزرگوار و سپاس از این همه لطف و توجه🙏🌹🌺🍃 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.