یک روز آفتابی وهوای سرد وسوز سرمای بهمن ماه
و منظره زیبایی از زمستان را به ما نشان میدهد
منظره ای که کیف میدهد یک فنجان چای داغ بنوشیم
عجب چایی که عطر بویش من را یاد کودکی ام می اندازد چایی که صبح بهمن ماه که پدرم بیدار میکرد باعشق میگفت پسرم مدرسه ات دیر نشود بلندشو
چای داغ را بنوش وصبحانه ات را بخور وبرو مدرسه ات
عجب روزهایی بود هروز صبح زمستان این فنجان چای داغ هنوزم درخاطرم هست هنوز که هنوزه هروز صبح بااینکه دیگر مدرسه ای درکارنیست ولی این فنجان چای داغ درذهنم باقی است
مخصوصا چای داغ با نبات زعفرانی خراسان مشهد شهر خورشید چای داغ که زعفران باهاش مخلوط شود عجب چایی میشود چایی که عطر زعفران را درخودش دمیده است میدانم همه شماها این چای داغ را تجربه کردید چایی که همیشه درذهنتان باقی مانده است شاید بهمن ماه نبوده است برایتان شاید منظره دلنشینی را باچای داغ تجربه نکرده باشید
ولی حتمن این منظره زیبایی که میگویم تجربه کردید چای داغ درکنار پدر ومادر خود وپدر بزرگ ومادربزرگ خود در کنار کرسی داغ شب یلدا این همه شما ها تجربه کردید نمیدانم برایتان چه حسی داشته است
ولی میدانم این چای داغ درذهنتان باقی مانده است
میدانم این یک فنجان چای داغ طلایی در. ذهن همه شماها باقی هست و خون وقلب وتمام وجودتون این چای داغ پخش شده است خون سرد بدنتان را گرم کرده است
حتی مواقعی که عصبانی بودید یا خوشحال بودید یا ناراحت بودید یا به هردلیلی دیگری ....
بلاخره این یک فنجان چای داغ شمارا آرام کرده است
وآرامش را بهتون داده است امیدوارم همیشه چای داغ در خانه هایتان جاری باشد وهمیشه فنجان خانه هایتان پراز چای داغ پرشده باشد هیچ وقت این لحظه ناب یک فنجان چای داغ را فراموش نکنید
#جواد کاظمی نیک #
متن جالبی است