سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      بخت من و چشمان او

      شعری از

      سهند حمزه زاده (لاندا)

      از دفتر در من کسی هست! نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۱۸:۱۹ شماره ثبت ۱۰۹۹۶۰
        بازدید : ۴۳۵   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سهند حمزه زاده (لاندا)
      آخرین اشعار ناب سهند حمزه زاده (لاندا)

      عهد بستیم و کسی، عاقد بر این، سوگند، نیست
       این دل دیوانـه حالم از کسی، خرسند، نیست
      .
       باطناً خورده گره، بخت من و چشمان او
      هر دو تاریکند و یلدایی به آن، مانند، نیست
      .
      از طلوعی که غروبش، این چنین آشفته شد
      دست تقدیر از قضا، بر قلب من، پابند، نیست
      .
      یک مسلمان، یک مسیحا، یک یهود و یک جودو
      یک نفر در این جهان، واصل بر این، پیوند، نیست
      .
      درس عبرت گشته ایم، از بس دویدیم و نشد
      قصه ی احساس ما هم، دست کم از پنـد، نیست
      .
      بعد ما، عکسی به جا، می ماند از هر دویمان
      گرچه می خندیم امّا، دیگر آن، لبخند، نیست
      .
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۹:۲۶
      درود بزرگوار
      آموزنده و زیبا بود
      جودو؟ خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۹:۴۲
      شعری بسیار زیبا و از جنس دل بود
      وبردل نشست
      بسیار مستفیض شدم
      هزاران درودتان باد
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      شیما جریده
      يکشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۲۲:۵۲
      درود بر شما
      غمگین بود و دلنشین 🤍
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2