سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 14 آذر 1403
    4 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 4 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۱۴ آذر

        فریاد را با من بزن

        شعری از

        رضا بلالی

        از دفتر مسافر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ۰۸:۳۹ شماره ثبت ۱۰۸۹۷۴
          بازدید : ۳۲۸   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا بلالی

        روزی چو من تنها شدی فریاد را ، با من بزن ،
        عاشق شدی  فریادِ خود  با باد را ، با من بزن .
        این با تو گویم با تو جان ، فریاد از او بیهوده است ،
        از من شنو فریاد از آن شهزاد را ، با من بزن .
        .........
        شیرین تو را بیهوده این شیرین زبانی میکند ،
        زخم از زبانش ، با تو  تا افتاد را ، با من بزن .
        خود زین زمانه زخمی ام ، ازرده از تو من نی ام ،
        ای  نازنین ان تیشه ی فرهاد را ، با من بزن ،
        ............
        با من بیا ، بگذار ازین بیدادها ، تا بگذریم .
        این آه و این دل ناله با بیداد را ، با من بزن .
        با تو نخواهم بیش ازین ، این خواهش از جان میکنم ،
        این داد و این فریادِ استمداد را ، با من بزن .
        .............
        جانانِ من ، با بیستون ، دیگر نمانده یک ستون ،
        زان زخمِ خویش این آخرین فریاد را ، با من بزن .
        ..............
        سرایش ، دیشب ، سه شنبه ، ۱۴۰۱/۰۱/۱۵
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۵۷
        درود بر جناب بلالی گرامی
        خوشحالم که نسبتا پرکارتر شده اید
        وزن مستفعلن وزنی زیباست و همواره اشعار دلنشینی در این وزن خوانده ایم
        ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود
        وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
        از سعدی احتمالا یکی از مشهورترین آنهاست.
        شعر شما نیز زیباست و سخن از عشق و فرهاد و بیستون و یک دل و یک صدا شدن میزند👏👏🌺🌺
        نکات این شعر را در حد توان عرض میکنم و به اختصار
        امیدوارم فایده داشته باشد🙏🙏

        ۱.تکرار
        تکرار کلمه یا مفهوم یا ترکیبات یا راه ِ رسیدن به ردیف و قافیه، به زبان شعر شما لطمه زده
        فریاد،من،تو،این ،آن تکرارهای نیاز به بازبینی ِ شعر شماست

        ۲. ردیف
        را با من بزن
        ردیف بسیار سختیست،نیاز به پرداخت و حوصله ی بسیار دارد به چند دلیل
        دلیل اول، وجود " را" که نشانه ی مفعولیست و شاعر را برای پرداخت بیت بسیار در تنگنا قرار میدهد

        دلیل دوم، وجود ضمیر " من" که شاعر را مجبور میکند از مطلبی سخن بگوید که به نوعی همیشه به خودش ختم شود چون قبل از من " با" را داریم که حرف همراهیست
        پس شاعر همواره و در هر بیت باید به مطلبی اشاره کند که نوعی همراهی و همگام شدن را برساند
        دلیل سوم، فعل امری ِ بزن، که به تنگناهای شاعر اضافه میکند. اگر فعل مثلا باشد " است" دامنه ی انتخاب بسیار گسترده میشود، منتها " بزن" عرصه ی سخن را به شاعرش تنگ کرده
        چنانچه در برخی ابیات خروجی از نظر تالیفی نیز به مشکل برخورده است
        مانند بیت
        با من بیا بگذر از این بیدادها تا بگذریم
        این آه و این دل ناله با بیداد را با من بزن
        در واقع بعد از آه فعلی به قرینه ی معنوی حذف شده که همان بزن است
        آه بزن و دل ناله بزن
        ناله زدن را شاید بتوان به نوعی قبول کرد
        هرچند مرسوم و صحیح، ناله کردن است
        ولی آه زدن ایرادی تالیفیست، چون آه کشیدن صحیح است
        یا آه گفتن
        دلیل چهارم، وجود " با" است که از این ردیف ، کارزاری بغرنج ساخته که با وجود زیبایی شعر ، شاعر را مغلوب کرده
        با باد را، با من بزن
        یا
        بیت دوم و بیت پنجم که چند بار دیگر به جز ردیف که با دارد در آنها " با " استفاده شده است.
        تمام این مسائل بنده را ناخوداگاه وادار کرد بیت اول را  مثلا اینگونه بخوانم
        روزی اگر عاشق شدی چون من بزن فریاد
        تنها نمان همراه شو، پرواز کن در باد
        و باقی شعر را با این فرمول پیش میرفتم که این صرفا یک مثال بود.
        قبلا هم در مورد اهمیت ویژه ی  تعیین قافیه و ردیف در غزل  و پیش بینی ِ آنچه در ادامه ی شعر رخ میدهد، صحبتهایی عرض کرده بودم به برخی عزیزان
        ولی اینبار هم خالی از لطف ندیدم که وارد این بحث بشوم و عرایضم را خدمت شما دوست بزرگوارم بگویم.
        گفتی بسیار است و وقت محدود
        پس به همین دو نکته بسنده کردم
        امیدوارم عفو بفرمایید 🌺🙏

        محمد علی سلیمانی مقدم
        محمد علی سلیمانی مقدم
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۷:۲۷
        ⚘🌷⚘🌷⚘🌷⚘
        ارسال پاسخ
        رضا بلالی
        رضا بلالی
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۲۶
        سلام استاد عزیزیان و تشکر ،
        ۱ از این راهنماییهای شما عکس گرفنم ، به نکته های فوق العاده ای اشاره داشتید که کاملا هم صحیح است که لازم شد بطور دقیقتر مطالعه کنم و در همین حد هم که خوانده ام کاملا بشما حق میدهم .
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        رضا بلالی
        رضا بلالی
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۰۹
        با سلام استاد سلیمانی مقدم و تشکر .
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۰:۲۱
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک
        رضا بلالی
        رضا بلالی
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۵۰
        با سلام استاد چشمه عزیز و تشکر .
        اگر هم نقطه نظری در این سروده بنظرتان رسیده خوشحال میشوم راهنمایی بفرمایید
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۰:۵۷
        درود بر شما جناب بلالی گرامی
        بسیار زیباست و دلنشین
        احسنت
        ان شاءالله همیشه شاد و سرافراز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        رضا بلالی
        رضا بلالی
        چهارشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۵۵
        با سلام استاد مزینانی عزیز و تشکر .
        همانطور که خدمت استاد چشمه عرض کردم اگرانتقادی هست بفرمایند ، خوشحال میشوم . منتظرپیشنهادهای شما هشتم .
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۴۰
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعر بزرگوار
        لبهای غزل خندید
        در دل طربی افتاد
        از از خواندن شعرهایت
        در دل فرحی افتاد
        خندانک خندانک خندانک
        رضا بلالی
        پنجشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۳۶
        با سلام استاد انصاری دزفولی عزیز و عرض تشکر .
        چنانچه پیشنهاد و انتقادی هم داشته باشید حتما استقبال میکنم ، استاد .
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        جمعه ۱۹ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۰۴
        درود و عرض ادب خدمت ادیب فرهیخته و گرانقدرم
        جناب آقای بلالی محترم
        احسنت
        رد قلمتان ماندگار خندانک خندانک
        رضا بلالی
        رضا بلالی
        شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۲۰
        با سلام و تشکر استاد صنم .
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        مرضیه  رضایی (رها)
        يکشنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ ۰۲:۲۹
        دیده ها دیدند آنچه دل با زبان شعر گفت
        سلام و درود استاد گرامی و ارجمند شعر زیبایی سرودید
        با من بیا بگذار از این بیدادها تا بگذریم
        دلنشین بود همیشه مانا باشید🌹🌹🌹
        رضا بلالی
        رضا بلالی
        يکشنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۱:۳۱
        با سلام و عرض تشکر خانم رها ،
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۸:۵۴
        درود جناب بلالی
        زیبا سرودی رقم زدید
        🌹🌹🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3