يکشنبه ۴ آذر
بیمار عشق شعری از نسرین رحمتی
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۱۲ شماره ثبت ۱۰۸۹۱۴
بازدید : ۱۳۷ | نظرات : ۰
|
آخرین اشعار ناب نسرین رحمتی
|
همه میگن نمون با اون وِلِت کرده، دروغ میگن تو گفتی منتظر باشم، منم هستم عزیز من همه میخندنُ میگن ببینید، دوّمین مجنون میخندن اما من اینجا، بدونِ تو، دلِ پُر خون چرا رفتی که حالا من بشم سوژه واسه خنده یکی هر روز میاد اینجا به جات زخمامو میبنده لباسش سفیده میگن، پرستاره، ولی مَرده دلم واسه پرستاریش، فقط پِیِ تو میگرده میاد هر روز پیش من، تنم سوراخ از آمپوله همش غُر میزنه پیشم، میاد، چون دنبال پوله وگرنه کی میاد اینجا کنارِ منِ افسرده منی که دل به تو داد و خودش بدونِ دل مُرده بیا برگرد نمیدونی شدم در به درِ عشقت همش آرزوم اینه که بشه اسمم یه بار مشقت یعنی جایی تو دنیا نیست منو یادِ تو بندازه؟ ولی یاد تو باهامه هنوز بی حد و اندازه نشستم رویِ این ویلچر ببین! قفلم بدونِ تو من اونم که دوستت داره که بسته شد به جونِ تو کسی نیست توی این دنیا بفهمه حالم آشفته بفهمه عشق اون نیست که، یه روز از چشم می اُفته خدایا میشنوی؟ آره؟ خدایا اونُ گُم کردم جونِ هرکی که دوست داری، بهش بگو پُرِ دردم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.