دوشنبه ۳ دی
بیا! شعری از الهام پویان
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۱۹ شماره ثبت ۱۰۷۰۵۹
بازدید : ۲۴۹ | نظرات : ۲۹
|
آخرین اشعار ناب الهام پویان
|
ای امام حق و راستی به رجحان بیا
از هر سوکه بنگری آمده باطل به طغیان بیا
ای طلایی گندم زار در گیسوی افتاب بیا
ای مست ترین شرب،در فصل شراب بیا
ای دلتنگی دانه های سرخ انار بیا
ای منجی مشترک هر دیار بیا
ای سبزترین خضر رویای عهد عتیق بیا
به وقت قرآن یا تورات و انجیل اما دقیق بیا
فصل های ما همه زمستانی است
ای مژدگانی قدمت شکوفه ی بهاران ،بیا
تاریخ ما هوای غمزده ی خشک سالی هاست
ای وعده ی باران،به رعد خروشان ناگهان بیا
سکوتمان ،غم خفته بر لب گور است
ای ترانه ی دل انگیز روح و جان بیا
کلیساها و مساجد خالی از عابران بی ریا شده
چو خاموشی چاه در ولع ،سوی چراغان بیا
عنکبوت ها تنیده آند تارها به قلبمان
ای خون پاکی به قتل افتیان بیا
هر آبگینه که درخشید فریبمان دادند
ای معجزه ی تبدیل سراب به چشمگان بیا
با تو در همه ی عالم یک ملت میشویم
مانده ایم در بند عوارض و مالیات های بی امان بیا
درون مرزها مردم مثل همند اما
فضای مسموم رسانه مثال می زنند از دشمنان بیا
ای اینه ی ماه و لبخند تمام عیار
ای پادشاه سیما و سپه سالار بیا
ای ولایت خورشید بر پهنه ی جغرافیا
ای پرده ی حفظ آبرو در برابر موهای پریشان بیا
تو مشترکی از ملایک ایران و روم و عرب به سرکردگان
منجی رحمت و معجزه از برای بشر ناتوان بیا
ای قدمت و بزرگی کورش در کفت بدون آخرین اشتباه
ای اقتدار ناپلئونی بدون خشم و ریا، بیا
قرار است به جلوه ی نورت بیاورند ایمان
ای چرخان صورت آفتاب های گردان بیا
قراراست دست از ظلمها بردارند و ببخشند همدیگر را
تا زودتر بشوند انسانهامتصل به دریای علم بیکران
بیا تا سالمندان به خانه ها برگردند
بیا که آغوش ها شود ارامش و امان
ز نگارش قدمت زندان ها خالی شود یعنی اینکه
انسان ها آنقدر بشوند آگاه از ضرر و زیان بیا
بیا که دوباره تمام شود بیماری
و دستان گرم به هم رسند درون مهمانی
در آسمان آلوده ی شهر ها ستاره ها مخفی است
ای نمایش زیبای درخشش ستارگان در آسمان بیا
تمام جانوران در قفس های بسته گرسنه خوابیدند
کی میشوند آزاد و خوش این پرندگان ازغم زندان بیا
اگرم آزاد درون ترس های روحی خفته اسیرند چون ما
کی میروند این این ترسهای بی امان و غمان ز جان،بیا
صوری بر سیطره ی هستی دمیده میشود
معرفی میکند تورا به نام مهدی حسین!امام زمان،بیا!
که برویم به اشتی مادرمان بیا!
به گردش نگاهت میریم سیری در آفاق توحیدی
به لذت های شیرینی که حتی تلخ نمی کند زبان بیا
اطاعت را تمرین کرده ایم اگرچه
جذبه ی ی اهورایی تو خود کرده جهانی عیان بیا
تمام تشنگان سریر قدرت و دو بهم زنی
در برابر نگاه روشنت میشوند پریشان، بیا
تقلی فریب چیزی بیخود و جدای لیاقت است
کیمیای برتری و پاسخ عادلانه ی تلاش سعادتان بیا
کارما به بودا در مسیح و اسلام همه یکی است
ای کامل ادیان، ابراهیمی و زیبای تجلی جهان بیا
ای نماینده لبخند و مقتدای ما
نه اینکه کاملا صاف شده ایم اما آگاه شده ایم بیا
نه اینکه کاملا ثروتمند اما آماده و هوشیار شده ایم بیا
ای تفعل قشنگ عید و آیه ی تدبیر
موسیقی باران بعد سالهای قحطی شوره زار بیا
ای تیغ بران زنجیر انحصارطلبا
ای سلطه ات کرده اسیر دستان مافیا بیا
ای عطر سیب در فضای حرم بیا
بیا که قدمت به روی چشم، بیا
گفته بودی از ماست درخواست و دعا
همین یک قدم کافی است ایا؟ بیا؟!
|
|
نقدها و نظرات
|
خیلی ممنون استاد، متشکرم البته من قبلاً هم عضو بودم متاسفانه دسترسی ام قطع شد مجبور شدم دوباره اکانت بسازم اما از توجه و نقد شما ممنونم | |
|
سپاس استاد | |
|
ممنونم *1000 | |
|
الهی امین | |
|
خیلیی ممنونم عزیزدلم لحظه هاتون گل بارون 💖😍💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 | |
|
ممنونم | |
|
ممنونم عزیزدل خداروشکر، ان شاالله با وقت گذاری نقص های ادبی فراوانمون رو کمکم برطرف کنیم تا مخاطب راضی باشه 🙏💐 | |
|
سلام ممنونم از حسن توجه شما💐🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شعر ناب خوش آمدید
سروده زیبا یی را هدیه آوردید
موفق باشید
یا مهدی(عج)
ادرکنی