سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 آبان 1403
    5 جمادى الأولى 1446
    • ولادت حضرت زينب سلام‌الله عليها، 5 هـ ق، روز پرستار و بهورز
    Wednesday 6 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۱۶ آبان

      هزار و چهارصد و چند

      شعری از

      حسین صداقتی

      از دفتر اشعار سپید نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۰ ۲۰:۵۸ شماره ثبت ۱۰۵۴۱۶
        بازدید : ۱۶۱   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حسین صداقتی

      گوش فرا دهید!
      به خاکستری که می‌جَوَد
      رودها و سبزینه‌ها را
      به نقبی که به جانب شما می‌کَنَند
      تهیای قاشق‌ها و بیل‌ها
       
      حس کنید!
      سردیِ ساعت‌ها را
      که به سرانگشتان پاهای‌تان رسیده است؛
      یخبندانی را که از پی‌اش
      نخواهد آمد
      هیچ حراکِ روشنی!
       
      به هزار و چهارصد و چند
      دیگر سری نیست که فرمان دهد
      و نه تیغه‌هایی که دسته‌ها را ببُرند.
      نه اژدهای ماهی‌خوار و
      نه چکشی که بکوبد بر سر.
      نه خون‌آشام‌هایی که چهار نسل،
      خونِ خشک به رگ‌ها باقی گذارند
      و نه کالاهای زامبی
      که بِدَرند مردمان را به بازارها
       
      راه می‌روند در پیاده‌روها
      عابرانی
      با سرهای سنبله و گیتار
      تا غرقه کنند کافه‌ها و متروها را
      با ترانه‌هایی که بال می‌زنند به رگ‌ها
       
      به شبانگاهان
      کسی دست نمی‌برد بر شقیقه
      که لمس کند خونِ خستگی را
      و نه دلشوره‌ای به دل
      برای برخاستن به قیامت سایه‌ها
       
      نه چندان سرد
      که جماعتی سق بزنند ماه را
      به کنج‌های تاریک
      و نه چندان تنها و محروم
      که بیافکنند خود را
      از پل‌های حرمان و
      دروازه‌های طناب
       
      آی!
      بیافکنید!
      این لعبتِ پشمینه را
      و گوش فرا دهید!
      به صدای نقبی
      که به جانب شما می‌کَنَند
      تهیای قاشق‌ها و بیل‌ها
      به خاکستری که هم‌اینک می‌جَوَد
      رودها و سبزینه‌ها را.
       

      13 /  آذرماه / 1400
      حسین صداقتی
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3