برفی چرا در آسمان رفتی بیا ای خوش بیان ای برفی زیبای من
بازا و در بامم بمان وقت سحر با من بخوان ای برفی شیدای من
برفی تو جلد خانه ام خوردی تو آب و دانه ام برفی بیا بر شانه ام
رفتی چرا در آسمان ای مهربان شیرین زبان هم نغمه ی نجوای من
برفی بشو زودی روان دیدم که آنجا بی گمان بازی تو را کرده نشان
تنهای تنها می شوم هم بال غم ها می شوم ای برفی تنهای من
برفی سفیدی کفترم برفی تو گفتی محشرم برفی بیا زودی برم
برفی تو گفتی سرورم در پا یراق و زیورم ای برفی عنقای من
برفی بیا ای کفترم ای همصدا تا آخرم برفی تو کردی باورم
زودی بیا از آسمان با من بخوان با من بمان برفی تو در هر جای من
برفی بیا آمد خزان از عاشقی با من بخوان ای آشیانت بی کران
برفی بیا تا کهکشان با هر زبان با من بخوان افسانه ای دنیای من
برفی بیا قوری بزن برفی بیا قوری بزن بر جان رنجوری بزن
ای آسمانت بی نشان فردا رسد سرما به جان ای برفی سرمای من
ای آشیانت جاودان ای همزبانت عاشقان وقت اذان با من بخوان
ای برفی ام ای برفی ام من هم پر از بی حرفی ام وای از من و فردای من
فردا زمستان می رسد کولاک و طوفان می رسد زود و شتابان میرسد
برفی بیا در آشیان من هم دلم همچون خزان وای از دل رسوای من
ای برفی زیبای من ای شاهد غم های من بودی تو در شبهای من
در آسمان من بمان با مادر و با من بخوان آن قصه ی سارای من
...
برفی: نام کبوتر دست آموز نر سفید رنگ از نسل کبوتران همدان است
که از یک هفتگی به بعد توسط دستان نحیف حقیر بزرگ شد و الان در کنار ده کبوتر دیگرم از جمله کاکلی های سفید و ... با بنده ی حقیر زندگی میکنند و...
...
مهدی بدری(دلسوز)
دلپسند و زیبا و شورانگیز سرودید.
برفی تان را به زیارت امام هشتم (ع) روحی فداهم
ببرید تا به کبوتر حرم بودن نائل گردد.