می روم آنجا که دل دلدار شد
دلبری دلداده ای بسیار شد
می روم آنجا که از جام شراب
مستی ما مستی هوشیار شد
می روم آنجا که جان آنش گرفت
یوسف دل گرمی بازار شد
می روم آنجا که معنا زاده شد
معنویت در دل آثار شد
می روم آنجا که سینائی شوم
دل در آنجا محرم اسرار شد
می روم آنجا که یعنی بودن است
شب فروزی از نگاه یار شد
---------------------------
می روم آنجا که دل پر پر زند
عاشق آنجا روز و شب بر سر زند
می روم آنجا که دلبازی کنم
ازوجود عشق طنازی کنم
می روم آنجا که خود باور شوم
بودنم را بودنی بهترشوم
می روم آنجا که دل خاکستریست
معنی انسان نگاه دیگریست
می روم آنجا که خون سجاده شد
دیدن حق در درون باده شد
می روم آنجا که ذکر حق کنم
مستی از شیرینی مطلق کنم
می روم آنجا به دنبال خودم
شب فروزم من هر آنچه می شدم
--------------
شب افروز 27/12/91
درود بر عزیزانم
این روزا روز ای راهیان نور اگر نمی تونید برای تجدید میثاق با بزرگ مردان عشق
به مناطق جنگی برید لا اقل به مراکز نگهداری جانبازان و مزار شهیدان سری بزنید
به خدا حق سنگینی به گردن ما دارند
دوستتون دارم
خدا حافظ
التماس دعا