دختری دیشب به خانه برنگشت
اوکجا رفته نمی داند کسی؟
مادر بیچاره اش بی طاقت است
مرگ را دیده در این دلواپسی
------------------------------------------
پدرش از مادرش درمانده تر
از کجا باید بپرسد حال او
زنده است یا مرده است ؟امشب کجاست
در کجا باید رود دنبال او
---------------------------------
تک تک ساعت عذاب آور شده
پنجه بر اعصاب مادرش میکشد
لحظه های فرصت از دست میرود
مادرش را این حقیقت میکشد
---------------------------------------
یک نگاهی می کند بر آسمان
از خدا می پرسد آخر او کجاست
گوشی همراه راچک میکند
پس چرا این گوشی آخر بی صداست
----------------------------------------
می رود تا پشت در - دلواپس است
حال او را از چه کس جویا شود
آبروی خانه امشب گم شده
صبح دم یک فاجعه بر پاشود
---------------------------------------------
مدرسه فامیل - غریبه آشنا
هر کدامش داستانی می شود
آبروی خواهران دیگرش
پایمال بد گمانی می شود
-----------------------------------------
راستی آن دخترک امشب کجاست
سالم است یا اینکه بیچاره شده
صبح در بخش حوادث بنگرید
صحبت یک نسل آواره شده
------------------------------------------
بعد از انتشار شعر ب(باز هم امشب دلی پامال شد)
مادری با من تماس گرفت و خواهش کرد در این رابطه سروده دیگری
ارائه کنم - واقعا مصیبت سختی است
تقدیم می کنم به این مادر عزیز
شب افروز 24/10/89