چهارشنبه ۱۷ بهمن
|
دفاتر شعر غلامرضا محمدی/کویر
آخرین اشعار ناب غلامرضا محمدی/کویر
|
ای سنگِ سرکش با تو دریا نیست همسنگ
برخیز تا گل بشکفد گوهر بر آید
دلتنگم ای سنگ سیه زین خاک بر خیز
تا زین چمن بوی گلابِ قمصرآید
****
بر خیز وبر ساحل گذار این بار سنگین
بر موج وطوفان آشیان بستن جنون است
سنگ سیه راصحبت دریا نشاید
سنگی که بر دریا نشیند واژگون است
****
سنگین مکن داغ مرا زین بیش، برخیز
ازخاطر مجروح من این بار بردار
انگار برجان منی چون کوهی از درد
بحر عطوفت را به سنگینی میازار
****
زین خاک بوی مهربانی می تراود
این خاک را بوی محبت مست کرده است
دیریست این اکسیر عشق وزندگانی
با خویشتن جان مرا پیوست کرده است
****
اینجا نه سنگستان که تاکستان عشق است
این خاک شیدا، شورِ صد میخانه دارد
جانان من خفته است اینجا ،مادر من
اینجا دل من هستی من خانه دارد
****
پای دلم را در سلاسل کرده این خاک
من شهربند بیقرار این دیارم
اوسرپناه خاطر آواره ام بود
او رفت ودرهم ریخت مسکین روزگارم
****
زین خاک گویی سلسبیل عشق جاریست
بوی بهشت انگاربر می خیزد اینجا
گر جان کنم قربان این گلگشت ،سهل است
گر سر ببازم زین چمن زیباست زیبا
****
مادر، مرا دریاست ،دریای محبت
مادر مرا دریاست اینجا خاکِ دریا
خاکم به سر دریا به خاک تیره خفته است
من تشنه ی دریا زدریا مانده، تنها
محمدی /کویر/اسفند 91
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.