سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        شلاق بخشش

        شعری از

        علی رضا ملکی

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۰ ۰۴:۲۱ شماره ثبت ۱۰۱۱۸۹
          بازدید : ۱۸۰   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی رضا ملکی

        به منبر رفت روزی شیخ رسوا
         به دینداری سفارش کرد ما را
         
         بگفت او از عذاب روز محشر 
        از آن جنبندگان دیو منظر
         
         چنین توصیف کرد او آخرت را
         چنین توصیف کرد او عاقبت را  
         
        قیامت بی نهایت ترس دارد 
        در آنجا هر گناهی حبس دارد
         
         فرستد رب ملائک را به دعوا 
        زنند‌ آنها به هر منوال ما را 
         
         خدا انجا زند آتش به جانها
         زبان ها را برد بندد دهانها  
         
        بگفتا‌ آدم آنجا روسیاهست‌ 
        که جسمش بر گناهانش گواهست
         
         بگفتا من خودم دیدم دلاویز 
        زنی از گیسوانش گشت آویز  
         
        درانجا من خودم دیدم که یک مرد 
        بریدند آلتش را گریه می کرد
         
         به او گفتم چه گویی شیخ نادان
        چرا گویی سخن بر میل شیطان
         
         نشان دادی چرا راه خطا را
         خودت را وصف کردی یا خدا را
         
         نگویم من که دوزخ نیست آن سو 
        ولی پرسم‌ که صاحب کیست آن سو
         
         خدای تو خداوند جهانست
         به دنیای محبت دلستانست
         
         خدایت‌ خالق‌ هفت آسمانست
         یقین کن کو خدای مهربانست
         
         خدایی که جلالش حد ندارد
         در آن ماوا صفات بد ندارد 
         
         عذاب بندگان از او بعیدست
         که او از روح خود در ما دمیدست
         
         به ما شلاق بخشش می زند او
         ز خجلت می کشد ما را درآن سو
         
         جهنم خجلت از دیدار یارست 
        حکایت‌ در قیامت زاین قرارست
         
         شاعر : علیرضا ملکی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۵۲
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        مسعود آزادبخت
        پنجشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۵۷
        سلام و احترام گرانقدر شاعر
        درود برشما
        زیبا بود
        و البته به اون شدت که شیخ می گفت نیست،به اون سادگی هم که اشاره شد نیست،هر کسی نتیجه اعمال خود را میبیند ،بسیاری از اعمال قابل بخشش لطف خدا هستند و اعمال مثل حق الناس و گناهان کبیره ،،،،، حساسیت روی آنها زیاده،،،
        در کل پرداختتان خوب بود ،زبان شعرتان عالی
        خندانک خندانک خندانک
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۱ مرداد ۱۴۰۰ ۰۳:۲۹
        درود بر شما خندانک خندانک
        زیبا بود خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4