چهارشنبه ۲۸ آذر
خودکُشها
ارسال شده توسط علی میرزایی( هیچکاک) در تاریخ : پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ ۰۰:۵۴
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۱۵ | نظرات : ۶
|
|
در زندگی لحظاتی هست که انسان به بست میخورد،لحظاتی هست که واقعیت در چشم آدمی زل میزند و حقیقت هم کنارش می ایستد و پوزخند تحویل میدهد.لحظاتی که پرده امید و آرزو کنار میرود و انسان میبیند آنچه را نباید ببیند و پی میبرد به راز پس پرده.راز پوچی و بیهودگی.
من خودکُشها را درک میکنم و به آنها احترام میگذارم،چون آنها دقیقا در چنین لحظاتی تصمیم آخر را گرفته اند.خودکشها ترسو نیستند ،که اگر بودند مرگ را داوطلبانه در آغوش نمیکشیدند،آنها فقط زودتر از موعد مقرر به راز زندگی پی برده اند و دیگر نتوانسته اند خود را وادار به بودن و ماندن بکنند.من برای خودکشها احترام قایلم،به خصوص برای آن دسته که از راه های خلاقانه تری برای خلاص کردن خود استفاده میکنند، نوع مرگشان را هم میپسندم،چون ته مایه هایی از فلسفه در خود دارد و البته با کمی ذوق بیشتر میتواند شاعرانه هم باشد(توصیه ام به خودکشهایی که هنوز زنده انداینست که در پس زمینه صحنه مرگشان از یک موسیقی مناسب استفاده کنند)البته دوست ندارم در صف خودکشها قرار بگیرم (تا اطلاع ثانوی )ولی از همینجا برای همه آنها دست تکان میدهم.نمیدانم آنها پس از خودکشتنشان به کجا میروند،به بهشت خودکشها یا به جهنم یا سرگردان در برزخ یا زیر خاک،اما هرکجا هستند خدایا به سلامت دارشان.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۷۹۹۴ در تاریخ پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ ۰۰:۵۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
من نمیدانم چرا عزیزان همیشه پای این هیچکاک بخت برگشته را وسط میکشند،اتفاقا سینمای هیچکاک،روشنفکری به آن معنی در ذهن شما نیست. و یک سوال،در کجای این یادداشت،من خودکشی را روشنفکرانه،نامیده ام که خود خبر ندارم؟ | |
|
کلا باتوجه به افکار حضرتعالی و نظراتتان گفتم نه با این چند خط! | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.