تحریک سیستم ایمنی برای درمان سرطان در چند سال گذشته به یکی از مهمترین جنبه های تحقیقات سرطان تبدیل شده است.
با اینکه ایمنی درمانی نتایج خیرهکنندهای داشته و حتی در برخی موارد سرطان ریشهکن شده اما این روش در برخی سرطانها مثل سرطانهای خون و لنف بسیار موثرتر از سرطانهای دیگر بوده و در این سرطانها هم تقریبا یک پنجم بیماران پاسخ مناسبی به درمان دادهاند.
چرا؟ تا به حال جواب این سوال روشن نبوده است.
اما اکنون پژوهشگران دانشگاه UCL در لندن میگویند به یافتن جواب این سوال نزدیک شدهاند و فکر میکنند که یافتههای آنها میتواند طرحی نو در درمان سرطان دراندازد.
البته خود این محققان اذعان دارند که هنوز در مراحل بسیار ابتدایی هستند، این شیوه هنوز روی انسان آزمایش نشده، انجام آن هم بسیار گران خواهد بود و شاید بکارگیری آن در انسان پیچیدهتر از آن باشد که اکنون تصور میشود.
این محققان که نتایج تحقیق خود را در نشریه ساینس منتشر کردهاند، امیدوارند تا دو سال دیگر آن را روی انسان آزمایش کنند.
در "ایمنیدرمانی" هدف این است که سیستم ایمنی خود بر علیه تومور وارد عمل شود، با تقویت یا "تربیت" سیستم ایمنی.
برای ایمنی درمانی معمولا دو کار اصلی انجام میشود، یکی داروهایی که به اصطلاح "منع بازرسی" را ملغی کنند، به عبارت دیگر ایمنی بدن را از ممنوعیتهایی که مانع فعالیتش بر علیه تومور میشود رها کنند.
دوم اینکه سلولهای T، یکی از سلولهای دفاعی بدن خود بیمار را با دستکاری ژنتیکی به سلاحهایی جدید مجهز کنند و بعد با تزریق آنها به بدن فرد، آنها را به جنگ سرطان بفرستند.
وقتی سلول سرطانی شروع به رشد میکند، به دلیل جهش، پادگن (آنتیژنهایی) روی آن ظاهر میشود از جنس پروتئین که در سلول سالم وجود ندارند، از این رو به آن نوپادگن (neoantigen) میگویند.
این پادگنها در واقع همان چیزی هستند که ایمنی بدن باید به عنوان عامل بیگانه و نفوذی شناسایی کند.
تحلیل دکتر امین مقدم متخصص ایمنیشناسی در دانشگاه آکسفورد:
جهش ژنتیکی از عوامل اصلی رشد غیر طبیعی سلولها و ایجاد سرطان است. سلولهای سرطانی معمولا در ابتدا مشتق از یک سلول جهش یافته است بنابراین ژن جهش یافته مشترک دارند.
اما در سیر شکلگیری و پیشرفت سرطان امکان جهشهای جدید نیز وجود دارد که ممکن است به تولید سلولهای سرطانی با ژنهای جهش بافته گوناگون منجر شود، به عبارت دیگر سلولهای سرطانی از همگونی در میآیند.
ارتباط فراوانی چنین ژنهای جهش یافتهای با گوناگونی سلولهای سرطانی حامل این جهش، موضوع این تحقیق بوده که بازتاب وسیع آن نشاندهندهٔ اهمیت این موضوع در یافتن راهکارهای جدید برای بهبود درمان سرطان است.
محققان بینالمللی این پژوهش، به سرپرستی موسسه فرانسیس کریک و دانشگاه UCL لندن، ارتباط بین فراوانی جهشهای ژنی، همگونی یا ناهمگونی سلولهای سرطانی حامل آنها را با سیر بیماری و پاسخ به درمان در مبتلایان به سرطانهای ریه و پوست بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که هر چه جهش ژنی بیشتر اما بطور همسان در سلولهای سرطانی مشترک باشند، سیر بیماری و پاسخ به درمان ممکن است بهتر باشد.
علت این ارتباط را میتوان در اهمیت پاسخ دستگاه ایمنی برای از بین بردن سلولهای سرطانی یافت. گلبولهای سفید که قابلیت شناسایی سلولهای سرطانی را دارند، این عمل را با هدف قرار دادن پروتئینهایی انجام میدهند که محصول فعالیت ژنهای جهش یافته در سلولهای سرطانی هستند، این پروتئینها با پروتئینهای سلولهای سالم متفاوتند و همین آنها را برای دستگاه ایمنی قابل شناسایی میکند.
بنابراین چنانچه فراوردههای ژنهای جهش یافته در سلولهای سرطانی بیشتر و در ضمن بین آنها مشترک باشد، کار گلبولهای سفید برای تشخیص این سلولها از سلولهای طبیعی و انهدام آنها راحتتر خواهد بود. از طرف دیگر گوناگونی این ژنهای جهش یافته که بین اغلب سلولهای سرطانی مشترک نیستند باعث سر در گمی و تضعیف سیستم ایمنی در شناسایی و حمله به سلولهای سرطانی خواهد بود. این یافتهها به تحقیقاتی که سعی در تقویت سیستم ایمنی برای هدف قرار دادن سلولهای سرطانی دارند کمک خواهد کرد.
از نتایج دیگر این تحقیق که ممکن است حائز اهمیت باشد این است که به نظر میرسد حداقل در بعضی سرطانها، شیمیدرمانی باعث جهشهای جدید ناهمگون در سلولهای سرطانی میشود که ممکن است سیر بیماری را تغییر داده و درمانهای تقویت کننده ایمنی برای مهار سرطان را کم اثر سازد.
باید توجه داشت این یافته اخیر در مرحله ابتدایی و فعلا در سرطانهای بسیار خاص مطرح است. شیمی درمانی همچنان از موثرترین درمانها در بسیاری از سرطانها است. اما بیشک در دهههای آینده درمان سرطانها بیشتر از سیستم ایمنی خود بدن کمک خواهد گرفت و برای این کار از مولفههایی مثل جهش ژنتیکی مختص خود هر بیمار استفاده خواهد شد.
پژوهشگران دانشگاه UCL با بررسی بیماران مبتلا به نوعی سرطان ریه متوجه شدند بیمارانی که تومور آنها نوپادگن بیشتری دارد شانس زنده ماندن بیشتری دارند.
توضیح این پدیده چندان دشوار به نظر نمیرسد، وقتی این آژیرهای خطر تعدادشان بیشتر باشد ایمنی بدن هم بیشتر احتمال دارد آنها را شناسایی کند.
اما سلولهای سرطانی سلولهایی یکدست و مشابه نیستند، تومور بافتی است و بعضی از چهرههای آن از رادار ایمنی بدن مخفی میماند.
به عبارت دیگر رشد ناهنجار و جهش ژنتیکی باعث میشود تومور ترکیبی ناهمگون و مغشوش از مواد ژنتیکی و بافتهای مختلف باشد.
به این پدیده "ناهمگونی" تومور میگویند که باعث میشود ظاهر، جنس و عملکرد تومور در هر نقطه آن با نقطه دیگر متفاوت باشد.
به همین دلیل وقتی نوپادگنهای سرطانی شناسایی شدند باز هم ممکن است پادگنهای تازهای ایجاد شوند (به دلیل جهش ژنتیکی)، یا اینکه نوپادگنهایی که سیستم ایمنی شناسایی کرده یاد بگیرند در مقابل حملات آن مقاومت کنند.
دکتر مارکو گرلینگر از موسسه تحقیقات سرطان بریتانیا میگوید: "بسیاری از سرطانها راکد و ساکن نیستند و دائم در حال تغییر و تحول هستند. ممکن است تومور برخی از پادگنهای اولیه خود را از دست بدهد یا با برخی پادگنهای خوب، ماسکی بر چهره بزند که آن را مخفی نگه دارد و ایمنی بدن را گمراه کند."
اما این پادگنها با هم فرق دارند. بعضی از آنها در اوایل شکلگیری تومور بوجود میآیند و برخی دیگر در مراحل بعدی.
اگر این پادگنهای اولیه را که در تمام سلولهای سرطانی دیده میشوند مثل "تنه" درخت در نظر بگیریم، پادگنهایی را که دیرتر ظاهر شده و فقط در معدودی از سلولهای تومور یافت میشوند، میتوان "شاخه" نامید.
پژوهشگران دانشگاه UCL میگویند یافتههای آنها نشان میدهد بیماران مبتلا به سرطان که تومور آنان مقدار زیادی پادگن تنهای دارد شانس زنده ماندنشان بسیار بیشتر از آنهایی است که پادگن شاخهای زیاد دارند.
این نیز نتیجهای منطقی است، قوای سیستم ایمنی نامحدود نیست و بدن تعداد محدودی سلول T دارد، بنابراین جنگ علیه پادگنهای شاخهای اتلاف این نیروها است، سیستم ایمنی بجای حمله به مقر فرماندهی دشمن، نیروهایش را در جنگ با جوخههای محلی از دست میدهد.
به گفته دکتر سرجیو کوئهزادا یکی از پژوهشگران این تحقیق، یافتهها نشان میدهند که "اگر ما میخواهیم تک تک سلولهای سرطانی را هدف قرار دهیم، بیتردید باید به دنبال جهشهای بدنه باشیم."
از این رو محققان UCL معتقدند که "پاشنه آشیل" سرطان را شناسایی کردهاند. پروفسور چالز سوانتون از نویسندگان این تحقیق میگوید:
"این یافتهای بسیار جالب است. اکنون ما میتوانیم پادگنی را که در تمام سلولهای تومور یافت می شود شناسایی کرده و هدف قرار دهیم، در واقع به پاشنه آشیل این سلولهای سرطانی پیچیده حمله کنیم."
آنها می گویند با تجزیه و تحلیل دقیق DNA میتوانند درمان مختص هر فرد را طراحی کنند، مثل لباس سفارشی که به اندازه قامت فرد دوخته می شود یا به گفته پروفسور سوانتون درمان به حد اعلای "فردیت" میرسد.
این اولین گام برای تولید واکسن ضد سرطان برای هر بیمار است، بر اساس ژنتیک خود فرد و بر اساس اینکه سیستم ایمنی خود فرد برای شناسایی تومور آموزش ببیند و آماده شناسایی آن شود.
در قدم بعد باید آن دسته از سلولهایی ایمنی که میتوانند این جهش تنه را شناسایی کنند پیدا کرد، آنها را در آزمایشگاه تکثیر کرد و بعد به بدن بیمار برگرداند.
دکتر گرلینگر میگوید: "هدف قرار دادن تنه سرطان از بسیاری جهات منطقی به نظر می رسد، اما اکنون در مراحل ابتدایی هستیم و اینکه آیا چنین کاری ساده است یا نه من هنوز مطمئن نیستم."
پروفسور پیتر جانسون از مرکز تحقیقات سرطان بریتانیا میگوید: "این تحقیق فوقالعاده نگرش به داروهای فعلی ایمنی درمانی سرطان را تغییر میدهد، این داروها برای بعضی افراد موثر نیستند اما مشکل در تعداد پادگنها نیست بلکه در این است که چه تعدادی از سلولها این پادگنها را دارند."
"این یافتهها تا سالها محل بحث خواهند بود، تا زمانی که ما هنوز داریم سعی میکنیم بفهمیم کدام بیماران از ایمنی درمانی سود میبرند و کدام یک نه و اینکه چرا چنین است."