يکشنبه ۴ آذر
من هم شهریار رادوست دارم!
ارسال شده توسط جمیله عجم(بانوی واژه ها) در تاریخ : پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۹۴ ۰۴:۰۳
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۵۱ | نظرات : ۴۶
|
|
بیست وهفتم شهریورماه
روزبزرگ داشت شهریارو روزشعروادب فارسی
رابه همه ی شاعران
ادبا وعرفا ودوستان عزیزم تبریک عرض می کنم!
سیدمحمدحسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵ تا ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (قبل از آن بهجت) شاعر ایرانی بود که شعرهایی به زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی داشت. از شعرهای معروف او میتوان از «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» به فارسی و «حیدر بابایه سلام» (به معنی سلام بر حیدر بابا) به ترکی آذربایجانی اشاره کرد...........................
................................................................................................
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۶۱۲۴ در تاریخ پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۹۴ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
امید زندگی در سینه¬ها کِشتن فغان دارد
امین باشی که هرگز مرگ بی¬شیون نخواهد شد
(شهریار، 1373: ؟)
محمّدحسین بهجت متخلّص به شهریار، فرزند حاجی میرآقا از سادات خشکناب آذربایجان و از وکلای مبرّز و سرشناس دادگستری تبریز در سال 1285 ش. در تبریز به دنیا آمد. ایّام کودکی را که مصادف با انقلاب آذربایجان بود در قُرای شنگل آباد و قیش قران و خشکناب به سر برد. مقدّمات را به قرائت گلستان و نصاب در مکتب ده و پیش پدر آموخت و خیلی زود با دیوان حافظ آشنایی یافت، دورۀ ابتدایی و دورۀ اوّل متوسّطه و مقداری از ادبیّات عرب را در تبریز آموخت.
شهریار در سال 1300 ش. راهی تهران می¬شود و به تحصیل در رشتۀ طب می¬پردازد. چند کلاس را در این رشته پیمود امّا شعر، اصلی است که همواره بدان پایبند است. «مدّتی که در تهران ماندم، دیگرتهرانی شدم. شعر من به زبان فارسی بود و امضایم همان سیّد محمدحسین بهجت خشکنابی. در همین ایّام بود که تخلّصم را از حافظ گرفتم. وضو گرفتم و حمد و سوره خواندم و رو به قبله نشستم و حافظ را به شاخه نباتش قسم دادم، دیوان را گشودم، این ابیات آمد:
سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد
به دست مرحمت بازم در امّیدواران زد
چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیست
بر آمد خندۀ خوش بر غرور کامگاران زد
و من تخلّصم را از بیت آخر گرفتم،
دوام عمر و مُلک او، بخواه از لطف حق ای دل
که چرخ این سکّۀ دولت به نام شهریاران زد
امّا کما (چنان¬که) فکر کردم، دیدم که برای منِ سرگشتۀ جوان، لقب شهریار، عنوان بزرگی است، پس فال دیگری زدم:
چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی¬تابم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
سیّد محمّدحسین بهجت تبریزی از این پس نام «شهریار» را بر خود می¬زند و پرواز بر فراز گسترۀ شعر را با بال¬های خواجۀ شیرازی می¬آموزد و به خود شیوۀ چنین پروازی را نوید می¬دهد:
شهریارا، قلم از خواجۀ شیراز بگیر
تا ورق رشک گل و لالۀ دلکش باشد
شهریار در تهران محفل انسی داشت و دوستانش گاه و بیگاه به دیدارش می¬رفتند؛ با این همه او به تنهایی خو گرفته بود و هیچ چیزی برای شاعر بهتر از تنهایی و گوشه¬گیری نبود. او در سال 1316 ش. پدرش را از دست داد (زاهدی، 1337: 510).
درویشی
در سال 1319 ش. [شهریار] درویش شد و قرار بود که «خرقه بگیرد و جانشین پیر بشود»؛ ولی به علّت شهودی که برایش پیش آمد از این [کار] منصرف شد و در بسیاری از عادات خود تغییر داد، از جمله سه تار را که تا آن زمان می¬نواخت کنار گذاشت و مواد مخدّر را که حدود سی سال به آن معتاد بوده است ترک کرد و بیشتر به قرآن خواندن و عبادت مشغول شد. حالت متفاوت شهریار تا حدود سال 1331 ش. ادامه یافت (زاهدی، 1337: 61).
شهریار سرانجام پس از مدّت¬ها بیماری در سال 1367 ش. در تهران بدرود حیات گفت. بنا به وصیت خود در مقبرة الشّعرای سرخاب تبریز به خاک سپرده شد. در ایران روز درگذشت این شاعر معاصر را «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری کرده¬اند.
در سایت اینترنتی ویکی پدیا در رابطه با بیوگرافی استاد شهریار چنین آمده است: متخلّص به شهریار (پیش از آن بهجت)، شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبانهای ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. وی در تبریز به دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشّعرای همین شهر به خاک سپرده شد. در ایران روز درگذشت این شاعر معاصر را روز شعر و ادب فارسی نامگذاری کردهاند. مهمترین اثر شهریار منظومه حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از شاهکارهای ادبیّات ترکی آذربایجانی به شمار میرود و شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کرده است. این مجموعه در میان اشعار مدرن قرار گرفته و به بیش از ۸۰ زبان زندۀ دنیا ترجمه شده است.
شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی نیز تبحّر داشته است. از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی¬بن ابیطالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشتهاست (درگاه اینترنتی wikipedia: 17/ 4/ 1394).