سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        بذر محبت/حکایتی از پدرم
        ارسال شده توسط

        احمدی زاده(ملحق)

        در تاریخ : پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰ ۱۴:۲۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۸۹ | نظرات : ۱۱

        بنام آنکه نعمت پدر و مادر داد
        می نویسم بهر شما داستانی حقیقی که شنیدم آن را از شخصی که در عمرم حتی یک بار از او دروغ نشنیدم
        این روایت در حق پدر مهربان و دلسوزم شادروان مرحوم
        بزرگ خاندان سید احمداحمدی زاده که عمر مبارکش به صد و یک سال به خوبی و احسان گذراند.خداوند پدر و مادر همه را غریق رحمت کند. آمین یا رب العالمین.
        اما داستان که به صورت حکایت برای شما عزیزان می نویسم.

        روزی روزگاری می شنوی حکایتها فراوان و می ماند اثری زین حکایت بر دل تو یا عقل و فهم تو ولی نه هر حکایت می شود ملکه افکار تو.
        تورا گویم این داستان نه چندان دور و قدیم که شنیدم این حکایت ز مردی صالح الافکار و اخلاق که دادش پدری صالح مرام نکو رفتار و اخلاق.
        بگفتا در حق پدر از آن ایام که در بازار پر از تجار کسب حلال و حرام بود کوری کاسه به دست در این بازار همچو تجار می کرد کاسبی گدایی در این بازار بگفتا این مرد صالح همه در اندیشه این کور بودند که با اخلاق بدش چگونه بود گدایی!! می گرفت روزیش زین همه تجار و خلق و می داد جای دعا آب دهان .بود کار این گدا از اول بازار تا آخر بازار که می رسید به جای دعا می داد فحش و ناسزا. صاحب این حکایت در جمع بازاریان در صنف جدش بود تاجر قماش چو می رسید این گدای کور ولی روشن ضمیر و بصیر به دل می شناخت به بوی جدش می دادش سلام و احترام. خلق مانده در کردارش که این مرد را سلام و ما را آب دهان؟
        تو دانی چرا به این سلام و غیر را آب دهان؟
        بگویم راز این داستان که خلق دادند ز جیب دیناری ز ترس تا نبندد صاحب روزی بر آنها اقبال روزی ولی کور چشم روشن بصیر می داد سلام و تهنیت بر صاحب سلام چون که می بویید بوی جدش و می دانست گر می دهد دیناری به دست بهر خدا می دهد و کمک به انسان.
        بگیر ای دوست از این حکایت پند:
        نکن محبت و احسان ز ترس
        بکار بذر محبت در هر مکان بدون ترس
        والله علی ما اقول شاهد برادر کوچکتان سید حاج فکری احمدی زاده.

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۱۶ در تاریخ پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰ ۱۴:۲۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3