سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
  • شهادت استاد مرتضي مطهري، 1358 هـ ش - روز معلم
23 شوال 1445
    Wednesday 1 May 2024
    • روز جهاني كار و كارگر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    my hero ( قهرمان من )
    ارسال شده توسط

    جواد مهرگان مجد

    در تاریخ : چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ ۰۰:۳۴
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۸۲ | نظرات : ۸

     
    زندگي مولاحسين نمودار زندگي كنوني ماست كه اکنون جان بر كف براي خلق‌هاي محروم ميهن خود در اين دادگاه محاكمه مي‌شويم. او در اقليت بود و يزيد، بارگاه ،قشون، حكومت و قدرت داشت. او ايستاد و شهيد شد هر چند يزيد گوشه‌اي از تاريخ را اشغال كرد ولي آن‌چه كه در تداوم تاريخ تكرار شد راه مولا حسين و پايداري او بود، ‌نه حكومت يزيد. آن‌چه را خلق‌ها تكرار كردند و مي‌كنند راه مولا حسين است.
    در ایران انسان را به خاطر داشتن فکر و اندیشیدن محاکمه می‌کنند. چنان‌که گفتم من از خلقم جدا نیستم، ولی نمونه صادق آن هستم. این نوع برخورد با یک جوان، کسی که اندیشه می‌کند، یادآور انکیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی است. یک سازمان عریض و طویل تحت عنوان فرهنگ و هنر وجود دارد که تنها یک بخش آن فعال است، و آن بخش سانسور است که به نام اداره نگارش خوانده می‌شود. هر کتابی قبل از انتشار به سانسور سپرده می‌شود. در حالی که در هیچ کجای دنیا چنین رسمی نیست، و بدین گونه‌است که فرهنگ مومیایی شده که برخاسته از روابط تولیدی بورژوا کمپرادور در ایران است، در جامعه مستقر گردیده‌است و کتاب و اندیشه مترقی و پویا را با سانسور شدید خود خفه می‌کند. ولی آیا با تمام این اعمالی که صورت می‌گیرد، با تمام خفقان، می‌توان جلوی اندیشه را گرفت؟
    رئيس دادگاه: از شما خواهش مي‌كنم از خودتان دفاع كنيد
    گلسرخي : من دارم از خلق‌ام دفاع مي‌كنم
    رئيس: بعنوان آخرين دفاع اخطار شد كه مطالبي آن‌چه كه به نفع خودتان مي‌دانيد در مورد اتهام بفرمائيد
    گلسرخي: من به نفع خودم هيچي ندارم بگويم، من فقط به نفع خلقم‌ حرف مي‌زنم. اگر اين آزادي وجود ندارد كه من حرف بزنم مي‌تونم بنشينم.
    رئيس: همانقدر آزادي داريد كه از خودتان بعنوان آخرين دفاع، ‌دفاع كنيد
    خسرو گلسرخي: (با خشم و غرور) من مي‌نشينم، مي‌نشينم، من صحبت نمي‌كنم،….
    رئيس: بفرمائيد
     «گلسرخي با غرور و خروشندگي كه در چهره‌اش آشكار است مي‌رود و مي‌نشيند او حاضر به طلب بخشش از شاه نشد و بیدرنگ اعدام گشت»
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۴۷۰۲ در تاریخ چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ ۰۰:۳۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0