سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        وقت رفتن
        ارسال شده توسط

        عبدالله خسروی (پسر زاگرس)

        در تاریخ : شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۸:۲۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۹۹ | نظرات : ۶

        از این زندگی آنقدر خسته ام که برای از دست دادن فقط تاریخ وفاتم را کم دارم ..
        این روزها هیچ شوقی برای ماندن ندارم و آرزو میکنم یک شب که ماه کامل باشدو ستارگان در آسمان شهر چشمک میزنند راحت بخوابم و هیچوقت بیدار نشوم .. واسه اینکه نویسنده و شاعر بشم و دردهای مردم و زمزمه های دلتنگی آدمها را بنویسم به خیلی چیزا پشت پا زدم و به زندگی باختم ..در برف های زمستان زندگیم خیلی وقت ها لیز خوردم و بارها زیر باران روزگار خیس رنجهایم شدم .. سیر نوشتم و گرسنه خوابیدم .. پر از غم بودم و شاد نوشتم .. توی روزهای شاد بخاطر تقاضا و یا دیدن دل شکسته ای از غم تنهایی و رنج انتظار نوشتم و لحظات تلخی را سپری کردم ..هر وقت تو شهر و میان مردم واجتماع با چشم باز گشتم با دیدن گوشه هایی از رنج مردم ومشکلات زندگی پر از حرف شدم و آنها را تبدیل به قصه وشعر کردم تا بعضی آدمها و دل ها بلرزند و تلنگر بخورند .. قلم آبرو و ارزش داره و حرمت آن به نوشتن حقیقت های تلخ وشیرین است .. سخته با نوشته ها واشعارت به خیلی ها امید و عشق هدیه بدی ولی خودت زیر باران رنج خیس غم شده باشی .. افسوس این روزهای من مرگ نیست و رفتن .. حسرت من بخاطر سالهایی است که میان آدمک ها و دیوارها و حصار باورهای کهنه زندگیم را حرام کردم .. آنروز که از این خاک سرد رفتم روی قبرم با خطوطی سیاه و شکسته و غمگین بنویسید ..
        او که اینک اینجا خاموش خوابیده است
        روزگاری برای خیلی ها همه کس بود و
        برای خودش هیچکس نبود ..
        عبدالله خسروی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۵۷۰ در تاریخ شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۸:۲۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3