سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        شوخی زهرآگین(غیر نظم!)
        ارسال شده توسط

        ابوالقاسم افخمی اردکانی(واحد)

        در تاریخ : جمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۳ ۰۰:۰۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۴۸ | نظرات : ۱۳


        شوخی زهرآگین (غیر نظم)
        به نام نامی دادار ماندگار جاویدان!

        گفتم تا تنور روز(زن) بانوان رو به داغ شدن است این بار قید شعر و نظم را بزنم و کمی بی نظم که نه...کمی غیر نظم بنویسم چرا که گاهی اثر نثر بسیار بیشتر از نظم است. موافقید؟
        خُب... برای کسانی که موافقند می نویسم:
        راستش را بخواهید در سالهای اخیر طی این چند روز دیدم برخی پیامک های ناخوشایند بویژه بین بعضی از بانوان در حال رد و بدل شدن است؛ قبل از هر شرح و بسطی چند نمونه ی آن را برایتان درج می کنم :
         
        مثال اول...
         
        مرد آمد و دردی به همه عالم شد
        از روز ازل قسمت زنهـــــا غـم شد
        در دفتـــــر خاطرات حـــــوّا خواندم
        جانم به لبـم رسیــــــد تا آدم شد
         
        روز زن را به همه ی زجرکشان عالم هستی که جان و روح خود را برای تعلیم موجودات ناشناخته و....ـه ای به نام مرد نثار می کنند تبریک میگم!!!
         
        مثال دوم...
         
        شاید زن خوب مثل دایناسور نسلش منقرض شده باشه ولی مرد خوب مثل سیمرغ ازهمون اول هم افسانه بوده!!! از همین الآن روزمون مبارک!!!
         
        مثال سوم...
         
        بزرگترین کسالت: شوهر داشتن. بزرگترین تفریح: شوهر سر کار گذاشتن. بزرگترین جهاد:شوهر سر جاش نشوندن. بزرگترین کار: شوهر تربیت کردن.بزرگترین شگفتی: شوهر عاقل دیدن!!!
         
        مثال چهارم...
         
        خداوند زنان را نمک زندگی قرار داد تا مردان دیرتر بگندند!!!
         
        مثال پنجم...
         
        عنکبوتهای ماده بعد از جـ..ـگیری، نرهای خود را می خورند، آنها تنها موجوداتی هستند که فهمیده اند شوهر(مرد) به هیچ دردی نمی خورد!!!
         
        بهتر است مثال های ششم و هفتم و ....و...را نیاورم که دور از شأن انسان است. (دور از شأن زن و مرد است)
        شک ندارم که با فرا رسیدن روز میلاد شیر خدا و مرد مردان(ع) که چند سالیست روز پدر و روز مرد هم نامگذاری شده، پیامکها این بار در راستای تضعیف و تحقیر بانوان به گردش در خواهد آمد...
        شاید برخی از دوستان بگویند اینها همه اش شوخی ست و به قصد خندیدن و سرگرمی و مطایبه است!!! بله... امّا...!
        امّا سوال این است که آیا ما مجازیم به هر بهایی با هر موضوعی شوخی کنیم؟؟!!
        آیا برخی شوخی ها نیشدار و زهرآگین نیست؟؟!! آیا اگر مواردی مانند مثالهای فوق را مطایبه فرض کنیم، در ته دلمان نوعی حس انتقامجویی و مقابله به مثل را ولو به شوخی بر نمی انگیزد؟؟ پاسخ را به عهده ی خودتان می گذارم تا با رجوع به درونتان جواب بدهید!
        از آنجایی که این کمترین، بانوان را بسیار محترم می شمارم، حاضر نخواهم بود پیامکهای کذایی واحتمالی روز مرد را اینجا درج کنم یا پاسخ های انتقام جویانه ی مردان را و مثلاً اینکه با وسوسه ی چه کسی آدم از بهشت اخراج شد! را برایتان بنگارم و از مردانی هم که مثالهای فوق را اینجا خواندند عاجزانه پوزش می طلبم...
         
        و امّا بحث :
         
        اولاً انسانیت وابسته به جنس نیست..
        ثانیاً زن و مرد را خداوند منّان، در کنار هم آفرید، نه روبروی هم...
        ثالثاً اگر قرار بر مقابله و انتقام و ستیزه جویی باشد این زن است که بیشتر متضرّر خواهد شد.
        رابعاً فرض کنیم که یکی از دو جنس مذکّر یا مونّث در این مقابله ی ظاهراً شوخی، منکوب شود. نتیجه به نفع چه کسی خواهد بود؟؟!!!
        خامساً و سادساً و...و....را به عهده ی شما خوانندگان گرامی و روشنفکر می گذارم...
        بیایید اگر مردی در جایی دنائت و ستمگری روا داشت به عموم مردان تعمیم ندهیم!!!
        بیایید اگر زنی در جایی سبک مغزی و بچّگی و بی مهری بخرج داد به عموم زنان تعمیم ندهیم!!!
         
        من دیده ام مردانی را که سبب خودسوزی زنانشان شده اند!!! و دیده ام زنانی را که سبب خودکشی مردانشان شده اند و دیده ام همسرانی از زن و مرد را که حتی پس از ازدواج سوّم هم شریک زندگیشان حاضر به ادامه ی راه در جوار ایشان نشده! و بیمار بودن را هم نپذیرفته اند!!! ...شاید شما هم دیده باشید امّا اینجانب شاید به فراخور شغلم موارد و مصادیق بیشتری دیده باشم...البته شاید!
        شک نکنید که دو گونه سخن را دشمن، عالمانه تنظیم میکند و دوست، جاهلانه منتشر می نماید:
        1- شایعه!!!
        2- کلام یا لطیفه ی فتنه انگیز و تفرقه افکن!!!
        به نظر شما مثال های فوق از کدام قسم است؟؟ اولی یا دومی؟؟؟...بله؟... هیچکدام؟!!
        شکّ و سوء ظن بسیار ناپسند است ولی غفلت و ساده لوحی هم پسندیده نیست! آیا محتمل نیست که توطئه ای در کار باشد تا زن و مرد ایرانی را در مقابل یکدیگر قرار دهند؟؟؟ همان زن و مردی که روزی روزگاری هشت سال دوشادوش هم در دفاع از ناموس و دین و میهن پوزه ی بدخواهان را به خاک مالیدند؟؟؟...آیا محتمل نیست بخواهند هویت شیرزن ایرانی را نیز مانند زنان خودشان تهی کنند؟؟؟
        آیا محتمل نیست که بخواهند مردان زحمتکش ایرانی را از تلاش دلسرد کرده به سوی دلسردی و خودکامگی و لااُبالی گری سوق دهند؟؟؟ راستی...اگر روزی دنیا خالی از مردان شود، زنان چه خواهند کرد؟؟؟ و اگر روزی هیچ زنی بر روی کره ی خاکی نباشد مردان چه خواهند کرد؟؟؟...تعجب نکنید!!!( از شوخیِ ورشکسته شدن مخابرات و خلوت شدن بازارها و...هم بگذرید!) این موضوع فعلاً در حد تئوریست ولی چندان هم غیر ممکن نیست!!! اگر روزی بشر در علم شبیه سازی، ترک اخلاق گوید و از یک سلّولِ هر فردی نوزادی مشابه خودش تکثیر کند، دیگر برای بقاء نسل هم نیاز به اختلاف و اختلاط جنسیتی نخواهد بود!!! دیگر کانون خانواده ای هم در کار نخواهد بود!!! البته انشاء الله چنین روزی فرا نخواهد رسید ولی گاهی تصوّرش برای شناخت قدر و منزلت هر یک از زن و مرد، خالی از لطف نیست!! راستی مگر همین امروز موضوع رَحِمِ اجاره ای مطرح نیست؟؟؟!!!
        به یک مثال پیامکی دیگر توجّه فرمایید! :
        من زنم و به همان اندازه از هوا سهم می بَرَم که ریه هایِ تو! دردآور است که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیفتی! قوس های بدنم بیشتر از افکارم به چشمهایت می آیند! تأسّف بار است که باید لباسهایم را به میزان ایمان تو تنظیم کنم!!!
        البته ظاهراً این سخن از مرحومه زوجه ی مرحوم جلال آل احمد است. من در مورد این سخن بحث نمی کنم چرا که خود را کوچکتر از آن می دانم که در مورد سخن بزرگان حرفی بزنم! امّا بحث در مورد سوء استفاده از این کلام است!!! کاش مرحومه خانم دانشور در قید حیات بودند تا با خودشان در این مورد بحث می کردیم. ( این سخن را پس از فوت ایشان خواندم)
        امّا متأسفانه دیده می شود که برخی، این سخن را تفسیر به رأی می کنند. تفسیر می کنند که آزادی زن در گرو نشان دادن قوس های بدنش به مردان است!!! تاویل می کنند که اگر در کشور اسلامی، زن اجازه ندارد با هر لباس و پوشش و برهنگی که دلش خواست از منزل خارج شود، آزادیش سلب شده!!!
        بیش از این نمی خواهم وارد این بحث شَوَم چون شرح و بسطش جگر شیر می خواهد که من ندارم!!! ولی سوألی برایم پیش آمده مبنی بر اینکه آیا منظور زوجه ی جلال هم همین بوده است؟؟؟ آیا اگر زنی قوس های بدنش را به نمایش بگذارد باعث می شود افکارش بیشتر به چشم من بیاید؟؟؟!!! آیا خودِ ایشان چنین کردند؟؟؟!!! پر واضح است که جواب منفی ست... پس نگذاریم طرّاحان جنگ نرم، هر کسی و هر سخنی را قربانی اهداف پلید خود کنند!!! ( از روح مرحومه سیمین دانشور طلب عفو میکنم برای کسانی که اینگونه سخنش را تفسیر به رأی می کنند!!!)
        پنبه ی بنی بشر آنقدرها نسوز نیست که بشود اخگرِ آتش را لایش نگه داشت!!!
         
        نفس اژدرهاست او کِی مرده است؟
        از غـم بی آلتــــی افســــــرده است
        اژدهــــــا می دار در بــــرف فـــــــراق
        هیـن! مکِش او را به خورشیــد عراق
         
        (مولوی)
         
        روزی شنیدم یکی می گفت اگر آزاد بگذارند که زن و مرد با هر لباس و پوشش و برهنگی که دوست دارند در کوچه و خیابان ظاهر شوند، کم کم همه چیز عادی می شود و دیگر مردان، حریصِ نگاهِ آلوده و... نخواهند بود!!! و اندک اندک مثل برخی از کشورهای دیگر جاذبه ی زنان برایشان کمرنگ می شود یا رنگ می بازد!!! بله، شاید این حرف تا حدودی درست باشد! لیکن آیا خدا چنین چیزی خواسته است؟؟؟ آیا خداوند هم خواسته است که بانوان برای مردان بی جاذبه شوند و بالعکس؟؟؟ اگر چنین است چرا از ابتدا این جاذبه را بین زن و مرد به ودیعه گذاشته است؟؟؟ هرگز چنین نیست!! هرگز اراده ی پروردگار دانا و توانا این نبوده که مرد و زن برای هم بی جاذبه باشند، بلکه از بشر خواسته است در عین حالی که جاذبه ها حفظ می شود، مجاری ارتباطات آنها بی حساب و کتاب و لجام گسیخته نباشد و این نیز بخشی از آزمون بزرگ زندگی انسان است...
        حسن ختام کلام را می سپارم به خدای لایزال که خالق هستی و منجمله زن و مرد است و بیشتر به کُنهِ وجود و خصوصیات بشر آگاه است:
        یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ اُنثی وَ جَعَلناکُم شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقیکُم (حجرات/13)
        ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و در گروه‏ها و تیره ‏های بزرگ و کوچک جای دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامی ترین شما نزد خدا، با تقوی ترین شماست.
        قُل لِلمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِن اَبصارِهِم وَ یَحفَظوُا فُرُوجَهُم ذلِکَ اَزکَی لَهُم اِنَّ اللهَ خَبیرُ بِما یَصنَعُونَ( 30 ) وَ قُل لِلمُؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن اَبصارِهِنَّ وَ یَحفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلّا مَا ظَهَرَ مِنهَا ...الخ (نور/ 31 )
        «به مردان با ایمان بگو: دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند، که این برای آنان پاکیزه تر است؛ زیرا خدا به آن چه می کنند، آگاه است. و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند؛ مگر آن چه که طبعاً از آن پیداست...». ... الخ

         
        میلاد با سعادت صدیقه ی مرضیه(س)
        و روز مادر و روز  زن
        پیشاپیش مبارکباد!


        یا زهرا(س)

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۳۷۰۱ در تاریخ جمعه ۲۹ فروردين ۱۳۹۳ ۰۰:۰۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3