سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      ازدواج آهو با الاغ ؟
      ارسال شده توسط

      رضا محمدی (شب افروز)

      در تاریخ : چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۲ ۰۸:۵۲
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۹۰ | نظرات : ۵


      آهو خیلی خوشگل بود . یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟

       
      آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.


       پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد.


       شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.


       حاکم پرسید : علت طلاق؟


       آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.


       حاکم پرسید:دیگه چی؟


       آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.


       حاکم پرسید:دیگه چی؟

       آهو گفت: آبروم پیش همه رفته , همه میگن شوهرم حماله.

       حاکم پرسید:دیگه چی؟


       آهو گفت: مشکل مسکن دارم , خونه ام عین طویله است.


       حاکم پرسید:دیگه چی؟


       آهو گفت: اعصابم را خورد کرده , هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.


       حاکم پرسید:دیگه چی؟


       آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.


       حاکم پرسید:دیگه چی؟


       آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی , تو مثل مانکن ها می مونی.


       حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟


       الاغ گفت: آره.


       حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟


       الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.


       حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد.

       
      نتیجه گیری اخلاقی: در انتخاب همسر دقت کنید.
      نتیجه گیری عاشقانه : مواظب باشید وقتی عاشق موجودی می شوید عشق چشم هایتان را کور نکند.
      منبع:http://mgfree.blogfa.com/
      http://shereyar.mihanblog.com/

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۲۴۱۱ در تاریخ چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۲ ۰۸:۵۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3